آرشیو دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، شماره ۵۷۲۸
صفحه اول
۱
سال 1402

گذشت آنچه گذشت

محمدجواد لسانی

سال پر التهابی به سر آمد. طلوع و غروب ها طی شدند تا تجربه ها و عبرت ها به دست آیند. اگر چشمی بینا و گوشی شنوا باشد، می تواند نکته ها از بطن سال کهنه دریافت کند و با کسب ارزیابی دقیق، گام در نخستین ماه از سال نو بگذارد. می توان از سراسر ایام سال رفته، درس هایی جواهرنشان برگرفت و در هر کدام از برهه های حساس آن، به عنوان نقشه راه نگریست. بدین قسم که با تامل به هر کدام از وقایع اتفاقیه، در مدیریت آینده کشور چراغ راه روشن کرد. در واپسین جمعه سال، دفتر محترم ریاست جمهوری، هنرمندان را به ضیافت افطار دعوت کرد و تنها این یک دعوت ساده مثل گذشته نبود، بلکه برنامه ای چیده شد تا چند نفر روی سن بروند و از آنچه بر هنرمندان گذشته، حرف بزنند و در قبال آن نکته ها شنیده شده رفتاری پیشه شود. بدین روال چند تن از پیشکسوتان هنر نشستند و رخ به رخ با مسوولان رده اول گفت وگو کردند و مشکلات و گره ها را نام بردند. این یک تمرین اولیه بود. هر چند که خیلی از اشخاص موثر که نزد مردم محبوب هستند، نیامدند و به دعوت دفتر پاسخ نگفتند، اما مقصود این یادداشت، نفس عمل است که به تریبون بهای بیشتری داده شد به این معنا که جایگاهی برای شنیدن صدا از سوی دستگاه دیده شد تا هر آدم مستقلی می خواهد بتواند بدون مانع سخن گوید. این برنامه ریزی را باید به فال نیک گرفت. هر چند که در گذشته نزدیک، هنرمندان، آینه دردمندان شدند و زخم ها خوردند، اما پاسخ قانع کننده ای از آن سوی به گوش شان نرسید. می توان با همه این احوال اذعان کرد که برنامه فوق می تواند یک آغاز مبارکی باشد تا گفت وگوها را در سال جدید به صورت پر رنگ تری شاهد شد. بیشتر مصیبت ها زمانی روی داده که مسوولان درجه اول از آنها غفلت کردند و اصلا ندیدند و نشنیدند در حالی که یک گام ساده از هر دو سو آن بود که می شد در هر شرایطی بساط پرسش و پاسخ را تدارک دید. چنین چیدمانی کمی تحمل و رواداری می طلبید. این به معنای نادیده گرفتن آسیب ها نیست، اما می توان صاحبان مسوولیت را عادت داد تا حرف های مانده در تاریکی را هم بشنوند و متعهد به پاسخگویی به یکایک آنها شوند. به طور نمونه در فضای مجازی که نمادی از عرصه عمومی به شمار می رود مدت هاست که عریضه و سندی بیرون می آید که به ظاهر اتهام فسادی است مثل زمین خواری فلان و بهمان که با عناوین موجه خواسته برای خود و بستگان بی قانونی کند یا انگشت اشاره به نهادی است که از تحقیق و تفحص به دور مانده یا ردیف بودجه فوق العاده ای دریافت می کند بدون آنکه در صحن عمومی این قضیه تعریف شود.

چه خوب است تا به صورت شفافی برای چنین مواردی پاسخگو شد. چه بسا که ممکن است بیشتر این هجوم ها تنها یک برچسب باشد و با این پاسخ ها مسوولان محترم به سمت اقناع جمعی حرکت کنند. اگر واقعه ای بر این ملت گذشته چه نیک است که در محفلی صمیمی مقامات اول کشوری یا لشکری حضور به هم رسانند و به رفع ابهام کوشا شوند. این کار سختی نیست زمانی که بدانند شاکیان از جنس خودشان هستند و هرگز احساس غریبه بودن نکنند تا به ترس از اعتراض دچار نشوند. تلاشی که سخنگوی دولت در نشست های صمیمانه دانشگاه ها داشت، خود، اقدام نیکی بود، اما به سبب آنکه نظام مند نشد متاسفانه ابتر ماند و به نتیجه سیستمی نرسید. حتی اقدامات عمرانی هم در خاموشی سپری شد، زیرا برای دیده شدن کار پرورش خوش بینی و اعتماد لازم می آید نه تبلیغ یک سویه. چه مبارک می شود که کارگزاران از هر نوع سکوتی بپرهیزند و پنهانکاری و مصلحت طلبی را به کناری نهند و همچون عضوی از مردم در کنارشان حضور یابند تا نفس به نفس شکواییه ها و دردها را بشنوند و به قول شاعر ژرف اندیش، اقبال لاهوری سر لوحه کار هر صاحب منصبی از طلیعه سال جدید این باشد که «دیدن دگر آموز و شنیدن دگر آموز».