آرشیو دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۵۷۵۰
سیاست
۲
رو در رو با سوژه

علی جنتی در گفت و گو با «اعتماد» ابعاد پنهان معضلات ارتباطی ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس را بررسی می کند

پایان عصر حاکمان سالخورده در حاشیه خلیج فارس

گفتگو: مهدی بیک اوغلی

برای اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان، واژه «خلیج فارس» همراه با حس ناسیونالیستی خاصی است که ترکیبی از احساسات متفاوت و در برخی موارد متضاد را متبلور می کند. آبراهی تاریخی در قلمروهای جنوبی ایران که ارتباط ایران رابا بخشی از جهان برقرار می سازد. از زمان حکومت پیشدادیان در عهد باستان تا هنگامه امروز، نام ایران همواره بر تارک و بلندای این خلیج همیشه پارسی درخشیده است. از زمان جمال عبدالناصر و زبانه کشیدن رویکردهای ناسیونالیستی افراطی میان اعراب، تلاش عجیبی شکل گرفت تا علی رغم ثبت عنوان این آبراهه بین المللی در متون تاریخی و اسناد بین المللی، یک عنوان جعلی، برای این منطقه انتخاب شود. این روند در سال های بعد و با شکل گیری دوره ای از تنش های مستمر میان ایران و همسایگان جنوبی اش در خلیج فارس ابعاد وسیع تری پیدا کرد. پس از کشف نفت، خلیج فارس اما به گونه ای متفاوت توسط قدرت های بزرگ تقسیم بندی شد. خلیج فارس از شمال و شمال شرق به ایران، از شمال غرب به عراق و کویت، از غرب به عربستان، از جنوب غرب به بحرین و قطر، از جنوب به امارات و از جنوب شرق به عمان متصل است. این در حالی است که عمر تاسیس بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس به حدود نیم قرن (از دهه 50خورشیدی) باز می گردد؛ علی جنتی در گفت وگو با «اعتماد» ضمن اشاره به ریشه های تاریخی این آبراهه، تصویری از مهم ترین گزاره های ژئوپلتیک و ژئواکونومیک این منطقه ارایه می کند. او معتقد است با عبور از دوره ای از تنش های مستمر در این منطقه، حضور حاکمان جوان در برخی کشورهای اثرگذار حاشیه خلیج فارس باعث شده تا دریچه ای به سمت همکاری های مشترک میان کشورهای حاشیه خلیج فارس باز شده و این آبراهه بین المللی بدل به منطقه ای برای صلح، توسعه و ثبات شود.
امروز به عنوان روز ملی خلیج فارس نامگذاری شده است. در وهله نخست بفرمایید چرا این نامگذاری مهم است و بعد هم از بطن آن قرار است چه دستاوردهایی برای این منطقه شکل بگیرد؟

امروز (10اردیبهشت ماه) روز ملی خلیج فارس است.دلیل این نامگذاری آن است که اتحادیه عرب استفاده از نام خلیج فارس را برای کشورهای عرب زبان ممنوع کرد. در ادامه هم بسیاری از کشورهای منطقه از عبارت مجعول خلیج عربی در رسانه های خود استفاده کرده یا معابر خود را با این عنوان نامگذاری می کردند. به همین دلیل ضرورتی ذیل عنوان دفاع از نام خلیج فارس در ایران مطرح شد. برای این منظور در سال 1383، دولت اصلاحات نام خلیج فارس را برای حفظ هویت آن، رسما تصویب کرد. در 21 تیرماه 84 هم شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالروز اخراج پرتغالی ها از جزایر ایرانی و تنگه هرمز این روز را روز ملی خلیج فارس نامگذاری کرد. البته اخراج پرتغالی ها در آن برهه با تلاش سردار امامقلی خان از ایل قشقایی صورت گرفت، ضمن اینکه در سال 89 روز ملی خلیج فارس به عنوان میراث فرهنگی، توسط سازمان میراث فرهنگی تصویب شد.

فارغ از اینکه از منظر هویتی، خلیج فارس برای هر ایرانی دارای اهمیت است، ویژگی های ملموس این آبراه از نظر شما چیست؟

ببینید، آبراه خلیج فارس ویژگی های خاصی دارد؛ این خلیج با 240هزار کیلومتر مربع سومین خلیج بزرگ جهان است. ایران با توجه به حضور تاریخی اش در منطقه از ابتدا، امکانات خاصی برای تبادلات تجاری و بهره برداری از دریا داشته است. امروز کل حاشیه شمالی خلیج فارس در اختیار ایران است و استان های جنوبی ایران به دلیل قرابت با خلیج فارس است که در مسیر توسعه قرار گرفته اند. بخشی از امارت های جنوبی خلیج فارس توسط استان های ایران مانند بندر لنگه اداره می شدند. جالب اینجاست که کشورهای حاشیه خلیج فارس به تدریج پس از کشف نفت در منطقه شکل گرفتند. بخش عمده این دولت ها در سال 50 خورشیدی تاسیس شدند و اقدام به احداث بنادر و سامانه های دریایی خود کردند. اهمیت خلیج فارس علاوه بر ذخایر نفت و گاز آن، از منظر ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک است که واجد اهمیت ویژه ای است. بخش قابل توجهی از نیاز جهانی به نفت و انرژی از طریق این آبراه تامین می شود. باید توجه داشت، تاثیرگذاری ای که کشورهای منطقه در مسائل اصلی خاورمیانه و تحولات جهانی دارند، قابل توجه است. حضور نیروهای فرامنطقه ای در خلیج فارس و چالش هایی که پس از آن ایجاد شده بر اهمیت این منطقه افزوده است. در کنار این موارد، گرایش کشورهای منطقه به توسعه اقتصادی است که مورد توجه قرار گرفته است. اکثریت کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با سرعت به سمت توسعه اقتصادی در حال حرکت هستند. معضلی که در سال های اخیر به مشکلات قبلی اضافه شده، حضور پر رنگ رژیم صهیونیستی در این کشورها و توسعه جنبه های امنیتی و جاسوسی است. به خصوص پس از اجرای پروژه ابراهیم در منطقه، حضور اسراییلی ها در منطقه بسیار پررنگ شده است. در مقاطعی خاص در هر روز بیش از 50فروند هواپیما بین امارات متحده عربی و اسراییل در تردد هستند.

بدون تردید این معضلات باعث بروز چالش هایی میان ایران با طرف های مقابل می شود. درباره مهم ترین چالش های دو طرف توضیح می فرمایید؟ریشه چالش های ایران با همسایگان چست؟

چالش های سیاسی ایران با همسایگان از جمله موضوعات مهم منطقه ای است. اختلافات دیرینه ای بین ایران و عربستان وجود داشته است که حتی در زمان رژیم پهلوی هم رقابتی میان ایران و عربستان شکل داده بود. این رقابت طی سال های بعد بدل به اختلافات بنیادینی شده است. به جز برخی مقاطع خاص در برخی دولت ها که روابط بهبود پیدا کرده، همواره این اختلافات وجود داشته است. به تبع آن برخی کشورهای دیگر هم که عربستان را برادر بزرگ خود قلمداد می کنند با ایران اختلافاتی پیدا کرده اند. تا به امروز هیچ نظم و ترتیب امنیتی در منطقه شاهد نیستیم، علی رغم تلاش هایی که توسط جمهوری اسلامی صورت گرفته، ایران نتوانسته است با کشورهای منطقه به جمع بندی در مورد ترتیبات امنیتی منطقه برسد. به همین جهت مناسبات ایران با همسایگان جنوبی، بسیار شکننده بوده است.

راهبردهای استراتژیک ایران در منطقه شامل چه مواردی است؟

جمهوری اسلامی ایران طبیعتا برخی اهداف راهبردی در منطقه دارد و تلاش می کند امنیت ملی خود را در منطقه تامین کند. این هدف بلندمدت ایران است. ایران تلاش می کند جایگاه منطقه ای و بین المللی خود را ارتقا و قدرت بازدارندگی خود را در منطقه افزایش دهد. سیاست گذاران ایرانی در نهایت به دنبال تامین رشد و توسعه اقتصادی کشور هستند. بنابراین سعی می کنند روابط خود را با کشورهای منطقه بهبود بخشیده و اهداف مورد نظر را تامین کنند. اصولا کشورهای همسایه ایران پس از انقلاب سال 57، جمهوری اسلامی را به عنوان تهدید بالقوه تلقی کرده و کشورمان را در شمایل یک خطر در منطقه می بینند. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس احساس می کننند ایران به دنبال گسترش برنامه های نظامی و تسلیحاتی خود است. علاوه بر اینکه سیاست های فرهنگی و مذهبی ایران را به عنوان خطری جدی برای خود می بینند. برخوردهایی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با شیعیان صورت می دهند، برآمده از نوع نگاهی است که از نظر مذهبی به ایران دارند و آن را در حکم تهدیدی برای خود می دانند. این تصور برای آنها وجود دارد که جمهوری اسلامی تلاش می کند هژمونی خود را بر منطقه مسلط سازد. البته با یک نگاه واقع بینانه می توان گفت که جمهوری اسلامی یک چنین رویکردی را در پیش نگرفته است.

آیا این نگاه تهدیدمحور یک طرفه است. یعنی ایران هیچ تهدیدی از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس احساس نمی کند؟

از طرف ایران هم این تهدیدات احساس می شود. عموم این کشورهای حاشیه خلیج فارس، وابستگی شدیدی به قدرت های بزرگ جهانی دارند. این کشورها با اروپا و امریکا همواره برای فشار بیشتر به جمهوری اسلامی همکاری کرده اند. چه در دوران جنگ تحمیلی 8ساله و چه در دوران پس از آن تا به امروز این همکاری ها علیه جمهوری اسلامی ادامه داشته است. این کشورها همچنین روابط آشکار و پنهانی با اسراییل داشته و از آن برای تهدید ایران استفاده می کنند. از طرفی این کشورها (به خصوص عربستان سعودی و امارات) حامی گروه های مخالف جمهوری اسلامی بوده اند، حمایت هایی که غیر قابل انکارند و شواهد روشن آن وجود دارد. در کنار این موارد این کشورها تلاش فراوانی می کنند تا روابط ایران با غرب بهبود پیدا نکند. از تلاش وزیر خارجه عربستان برای ممانعت از امضای برجام در آستانه توافق ایران با غرب گرفته تا سایر فرصت هایی که ایران برای بهبود مناسبات ارتباطی با غرب داشته و با موانع کشورهای منطقه روبه رو شده، همگی نشان دهنده تلاش این کشورها برای ممانعت از بهبود روابط ایران با غرب است.

برای شکستن این تصویر تهدید آمیز چه باید کرد؟

ایران تلاش می کند همکاری همه جانبه با کشورهای منطقه داشته باشد تا دو طرف بتوانند اختلاف های منطقه ای خود را در زمینه های اقتصادی، سیاسی و نظامی حل و فصل کنند. هر دو طرف باید تلاش کنند، ضمن احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی از دخالت در امور داخلی یکدیگر پرهیز کنند. نکته مهم دیگری که جمهوری اسلامی همواره بر روی آن تاکید داشته عدم دخالت نیروهای بیگانه در مسائل منطقه ای بوده است. به طور طبیعی برای دستیابی به بسیاری از اهدافی که جمهوری اسلامی دارد، باید به دنبال یک همکاری جمعی برای توسعه و ثبات در منطقه بود.جمهوری اسلامی ایران همواره این ضرورت را در راس فعالیت ها و سیاست های خود داشته است. ایران همواره برای افزایش امنیت جمعی کشورهای خلیج فارس، پیشنهاداتی را مطرح کرده است. در آخرین نمونه از این نوع ابتکارات، حسن روحانی رییس جمهور سابق در سال 98 ابتکار صلح هرمز را مطرح کرد. روح این ایده مبتنی بر این رویکرد کلی است که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود و کشورهای فرامنطقه ای نباید دخالتی در حفط امنیت منطقه داشته باشند. در ادامه ایده ایجاد یک مجمع گفت وگوی منطقه ای توسط ایران پیشنهاد شد که توسط دکتر محمدجواد ظریف وزیرامور خارجه سابق پیگیری می شد. همچنین معادله عدم تعرض میان کشورهای منطقه هم در دولت آقای روحانی طرح و دنبال شد که به دلیل عدم استقبال کشورهای منطقه امکان عملیاتی شدن پیدا نکرد.

وقتی یک چنین انسدادی در فضای ارتباطی ایران با کشورهای منطقه ریشه دوانده، چگونه می توان به فکر ایجاد روزنه های ارتباطی تازه بود؟

اتفاقا به نظرم روزنه امیدی برای دستیابی به اهداف یاد شده شکل گرفته است. طی سال های اخیر تحولاتی در منطقه به وجود آمده و نیروهای جوانی در عموم کشورهای خلیج فارس به قدرت رسیده اند. در شرایطی که پیش از این در کشوری مانند عربستان حاکمانی سالخورده و کهنسال حضور داشتند، امروز شاهد حضور نیروهای جوان و تحصیلکرده ای هستیم که عموما به دنبال توسعه اقتصادی هستند. نمونه بارز این نیروهای جوان بن سلمان در عربستان است. البته این کشورها از منظر سیاسی و اجتماعی همچنان درجا می زنند. اما رشد این نیروهای جوان مطالبات خاص خود را به همراه دارد. بنابراین می توان پیش بینی کرد که این کشورها به تدریج به سمت فضای باز سیاسی و اجتماعی پیش روند. دیگر دوران جنگ سرد و دوقطبی های شرقی و غربی پایان یافته است. روابطی که کشورهای منطقه با چین و روسیه برقرار کرده اند، باعث گسترش روابط تجاری و نظامی شده و سرمایه گذاری های دامنه داری در منطقه صورت گرفته است.این روند کمک می کند که این کشورها به نقاط مشترکی با هم برسند.

بدون شک رشد و توسعه و ایجاد رفاه عمومی در منطقه چه در ایران و چه در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، فقط و فقط در سایه همکاری های منطقه ای و رفع تنش، سوءتفاهم ها، مذاکرات سازنده و گفت وگو صورت می گیرد. در محیط تنش و اختلاف چیزی عاید کشورهای منطقه نمی شود. حتی توسعه اقتصادی این کشورها هم در سایه امنیت شکل می گیرد. وقتی امنیت نباشد، توسعه هم وجود نخواهد داشت. اساسا دلیل اینکه عربستان با واسطه گری چین تلاش کرد روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را بهبود بخشد در این راستا بود که احساس کرد برای اجرای سند 2030 خود در منطقه به امنیت و آرامش نیاز دارد و جذب سرمایه در فضای تنش و التهاب امکان پذیر نیست. سایر کشورهای منطقه هم باید در همین راستا حرکت کرده و به دنبال ایجاد یک زبان مشترک با ایران باشند. راه معقول، اجرای پیشنهاد قبلی جمهوری اسلامی برای تشکیل یک مجمع منطقه ای و بحث و تبادل نظر و گفت وگو برای حل مشکلات منطقه ای است. از این طریق است که کشورهای منطق می توانند به رفاه و رشد پایدار و مستمر دست پیدا کنند و خلیج همیشگی فارس، به آبراه صلح، ثبات و توسعه بدل شود.