آرشیو دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۱۰۸۵۰
سیاسی
۲

قرائت معکوس رسانه های آمریکایی - اروپایی از اعتراضات اصیل دانشجویی

سانسور آزادگی توسط دیکتاتوری رسانه ای غرب

گروه بین الملل : رسانه های غربی مشغول نوعی روایتگری وقیحانه و معکوس نسبت به جنبش دانشجویی تبلور یافته در ایالات مختلف آمریکا هستند. این روایتگری، منبعث از اتصال مستقیم رسانه های غربی با جریانات آشکار وپنهان قدرت در رژیم اشغالگر قدس بوده و بار دیگر، گزاره دروغین و مضحکانه بی طرفی رسانه ای و آزادی بیان در غرب را به چالش کشیده است.مطالبات جنبش اصیل دانشجویی شکل گرفته در آمریکا مشخص است: برقراری آتش بس دائمی در نوار غزه ، پایان محاصره غزه، قطع روابط علمی و دانشگاهی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و مجازات مقامات رژیم اشغالگر قدس و دیگر کشورها و بازیگران دخیل در کشتار دهشتناک ده ها هزار انسان بی گناه در فلسطین.

دروغ پردازی به سبک رسانه های غربی

در این میان رسانه های غربی تلاش می کنند حرکت وحشیانه پلیس آمریکا در مواجهه با این مطالبات فطری، اصیل و انسانی را طبیعی و در مسیری درست جلوه دهند! به عنوان مثال یورونیوز در تحلیل خود از این واقعه می نویسد: «در شماری از دانشگاه ها معترضان شعارهای «یهودی ستیزانه» سر داده اند و با دست گرفتن پرچم های حماس و حزب الله لبنان، از ورود دانشجویان یهودی به محوطه دانشگاه ها جلوگیری کرده اند.»همان گونه که مشخص است، رسانه های غربی وظیفه دارند (بر اساس یک سیاست گذاری کلان رسانه ای -تبلیغاتی)، صهیونیسم ستیزی را مترادف با یهودستیزی جلوه داده و از این طریق، بدترین و سخت ترین برخوردها با کسانی که از توحش و اشغالگری رژیمی غاصب و کودک کش به تنگ آمده اند را توجیه کنند. نکته مهم تر اینکه رسانه های غربی اقدامات غیرانسانی پلیس آمریکا را به مثابه یک واکنش طبیعی در برابر خیزش دانشجویی اخیر جلوه داده و استفاده از محرک های شیمیایی، ضرب و شتم شدید دانشجویان، کشیدن بسیاری از دانشجویان روی زمین و دستگیری توام با بدترین برخوردهای ممکن با آنها را مصداق عینی ایجاد نظ وآرامش تلقی کرده اند! در اینجا متوجه روایتگری معکوس جریانات رسانه ای غرب از خیزشها و اعتراضات دانشجویی در سرتاسر جهان می شویم.

وحشت غرب از جنبش اصیل دانشجویی

قطعا غرب نه تنها از جنبش های دانشجویی اصیل حمایت نمی کند، بلکه آنها را در مغایرت مطلق با اهداف و مطامع خود قلمداد کرده و دست به سرکوب آنها می زند.نکته مهم تر اینکه گستردگی ، آگاهی و عمق جنبش دانشجویی ایجاد شده در آمریکا در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، بیانگر اصالت این جنبش و باور آن به هدفی است که به خاطر آن دست به اعتراض زده است. حتی تهدیداتی مانند اخراج از دانشگاه، ممنوعیت تحصیلی، محرومیت از امتیازات حداقلی اجتماعی و حتی سلب اقامت برخی دانشجویان، منجر به عقب نشینی آنها در برابر ساختار زورو سلطه نشده است. بدیهی است که اعتراضات اخیر دانشجویی در آمریکا، نقطه عطفی در تاریخ این کشور محسوب می شود، جایی که جوانان و تحصیلکردگان آمریکایی رسما روایت های مخرب و وارونه غرب از آنچه در جهان می گذرد را پس زده و به سوی شناخت و آگاهی گام بر می دارند. آنچه امروز در دانشگاه های آمریکا ، از کالیفرنیا تا تگزاس می گذرد، نقطه آشکارساز روند گذار مشترک از صهیونیسم و جریان سلطه گر غربی در این کشور محسوب می شود.روزهای تاریک تر آمریکا در پیش است.

وحشت بر سر لابی های صهیونیستی

طی سال های گذشته و اخیر، لابی های صهیونیستی نفوذ گسترده ای در ساختار قدرت در غرب داشته و نه تنها دو حزب دموکرات وجمهوریخواه در آمریکا، بلکه احزاب سنتی و جدید اروپایی را نیز به متغیرهایی وابسته به خود تبدیل کرده اند.در این میان، یکی از استراتژی های حقوقی و قضائی مقامات آمریکایی و اروپایی در راستای صیانت از موجودیت نامشروع رژیم اشغالگر قدس، جرم انگاری علیه هرگونه انتقادی علیه اسرائیل می باشد. بر این اساس، حتی مطالبه گری حداقلی در خصوص توقف جنگ و پایان دادن به نسل کشی صهیونیستها در غزه، مصداق یهود ستیزی محسوب شده و مطالبه کنندگان را با مجازاتی سخت از سوی نهادهای قضائی و امنیتی در غرب مواجه می سازد. با این حال چنین سیاست گذاری وقیحانه ای در جریان اعتراضات عمومی در اروپا و آمریکا به چالش کشیده شد و بسیاری از شهروندان در این کشورها، با وجود فشارها و تهدیدات مستقیم حقوقی و امنیتی علیه خود به خیابان های واشنگتن، نیویورک، لندن، پاریس، برلین و...آمدند.دستگاه های قضائی و امنیتی غرب به جای عبرت گیری از خطای مطلق و وقیحانه خود در جرم انگاری از تحرکات ضد صهیونیستی که در مخالفت با جنگ غزه صورت می گیرد، دامنه این جرم انگاری را وسیع تر کرده تا از یک سو حمایت خود از اسرائیل را پررنگ ترنموده و از سوی دیگر، به خیال خود مانع از تشدید دامنه اعتراضات سراسری علیه صهیونیستها شوند. اما خیزش اخیر دانشجویی در دانشگاه های کلمبیا و تگزاس و تسری آن به دانشگاه های دیگر آمریکا ، به وضوح این سیاست غیرانسانی غرب را به چالش کشید. صورت مسئله مشخص است:ما با خیزشی ماهوی در نسل جدید آمریکا مواجه هستیم که استراتژی کلان واشنگتن در حمایت مطلق و حتی نسبی از تل آویو را پس زده و در صدد ترسیم آمریکای منهای اسرائیل و فراتر از آن، جهان منهای صهیونیسم بر می آید. این مخالفت ماهوی در کشوری تجلی یافته که نه تن ها خود را در سیاست های رسمی اش حامی صهیونیسم قلمداد می کند، بلکه در عمل متغیری وابسته به تل آویو به شمار می آید. در این اعتراضات، نه فقط عملکرد رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه، بلکه ماهیت صهیونیسم به عنوان یک جریان قبیح و نامشروع به چالش کشیده شده است. اعتراضات دانشجویی رخ داده در آمریکا، نقطه آشکارساز شکست حمایت های وقیحانه و همه جانبه غرب از این رژیم نامشروع و همچنین شکست استراتژی های رسانه ای و تبلیغاتی رسانه ها و جریانات قدرت در آمریکا و اروپا محسوب می شود. مقامات غربی پس از جنگ غزه ، هزینه هر گونه اعتراضی را علیه رژیم اشغالگر قدس بالا بردند اما نتیجه این روند، چیزی جز خیزش عمیق تر، آگاهانه تر و گسترده تر دانشجویی و عمومی علیه این رژیم نامشروع و بازیگران آمریکایی-اروپایی حامی نسل کشی در غزه نبوده است. یکی از موضوعاتی که غرب را شدیدا نگران ساخته، جنس آگاهانه این اعتراضات و غیر مقطعی بودن آن است. این اعتراضات محصول و خروجی یک روند بوده، نه یک حرکت احساسی و یک روزه که بخواهد با تهدید یا سانسور از بین برود. قطعا غرب با اصرار خود در حمایت از صهیونیسم، بیش از پیش منجر به تسریع این روند اعتراضی گسترده خواهد شد.