زمانی که <آنا کوژلوف> پیرمردی را در مقابل خود و در برابر خانه اش در دهکده ای در سیبری دید خشکش زد و چیزی را که چشمانش می دید، باور نمی کرد. به گزارش فارس، در برابر او "بوریس" ایستاده، مردی که 60 سال پیش با او ازدواج کرده بود، آخرین باری که این دو یکدیگر را دیده بودند 3 روز پس از ازدواج و زمانی بود که "بوریس" برای پیوستن به واحد خود در ارتش سرخ خانه را ترک کرده بود. زمانی که او بازگشت "آنا" رفته بود، او و خانواده اش تحت سیاست های استالین به تبعید داخلی مجبور شده بودند و هیچ نشانی نیز از آنها در دسترس نبود. اما هم اکنون پس از 60 سالآنها باز هم یکدیگر را دیدند. یک اتفاق فوق العاده باعث شد تا آنها در یک روز به خانه روستایی خود و دهکده ای که در آنجا ازدواج کرده بودند بازگردند. آنا می گوید: <من فکر کردم چشمانم اشتباه می کنند. مرد آشنایی را دیدم که به من نزدیک می شد، چشمانم به مرد خیره شده بود. قلبم به سرعت می زد. می دانستم اوست. با خوشحالی فقط گریه می کردم." >بوریس" که هم اکنون 80 ساله است برای رفتن به مزار پدر و مادرش به دهکده آمده بود. زمانی که از ماشین پیاده شد، "آنا" را در کنار خانه قدیمی خود دید. خانه ای که تنها 3 روز پس از ازدواج در آن زندگی کرده بودند. آنا می گوید: بعد از تبعید، مادرش از او می خواست تا ازدواج کند و قصد داشته تا وی را متقاعد کند که نرسیدن هیچ گونه نامه و پیغامی از طرف شوهرش نشان می دهد که او نیز ازدواج کرده است اما وی راضی نشده است و سرانجام مادرش با کتک زدن و پاره کردن همه عکس ها و نامه های بوریس او را مجبور به ازدواج با مرد دیگری می کند. بوریس نیز نهایتا ازدواج می کند و کتابی را نیز درباره زنی که تنها 3 روز با او زندگی کرد و هیچ وقت دیگر او را ندید، می نویسد. در زمانی که این دو همدیگر را در دهکده خود ملاقات کردند همسران آنها در گذشته بودند.