آرشیو سه‌شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۸، شماره ۱۹۵۵۱
نسل سوم
۱۰

صدای تپش یک نسل

سیده نجمه موسوی

عده ای بیعت خود با امامشان راشکستند. عده ای از یاران پیامبر(ص) و علی(ع) در سپاه دشمن دیده شدند. عده ای سوت و هلهله به راه انداختند...

اینجا کربلاست!

ما گوشه هایی ازصحنه عاشورا را مرور کردیم. کوفیان زمان را شناختیم و چه زود، حق از باطل روشن شد و منافقان شناخته شدند. عده ای که در روز حسین(ع) و در روز رستاخیز حق طلبی، پرچم عزای حسین(ع) را تکه تکه کردند. عده ای که کمی قبل تر، عکس روح الله زمان و بت شکن معاصر را پاره کردند.

حرمت عاشورا را شکستند و همراه شامیان سوت زدند و هلهله کردند. جای تعجب نیست، تاریخ پیوسته تکرار می شود! تا وقتی که حسین (ع) به سود آنها و منافعشان بود، پرچمش را بردستان برهنه خود می گرفتند و فاصله رسیدن به اهداف شومشان را یک یاحسین می دانستند اما حال که حسین(ع)سدراهشان گشته و تازه فهمیده اند که ایشان مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح داده است به بیرق عزای حسین(ع)

بی حرمتی می کنند! چه احمقانه با مکتبی که ریشه در قلب ها دارد در افتاده اند...

تاریخ پیش روی ماست... سر از تن حسین(ع) جدا کردند، عزیزانش را به شهادت رساندند، خیمه خانواده اش را آتش زدند، اهل بیتش را به اسارت گرفتند اما هنوز و در پس گذر قرن ها، نهضت حسین (ع) پابرجاست.

امروز روز آزمون است؛ باید به ندای امام لبیک گوییم: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید! هنوز می توان جوانمرد بود. هنوز می توان ارگونه هجرت کرد...فرصت هنوز هست.

و اما صف لبخند به لب دشمن بداند که این انقلاب، از رهگذر عاشورا بر این جغرافیا سایه گسترانیده و برای قد کشیدنش «خون» هدیه شده، اکنون همان خون با همان شور حسینی و با همان عشق به ولایت، در رگ های ما نسل سومی ها جاری است...رگ رگ این خون برای انقلاب می تپد؛ دیدید که! ما استقلال و آزادی خود را مدیون پرچم سبز و برافراشته ولایت می دانیم و اکنون که نه تا آخرین نفس، تا پای جان برای اهتزاز همیشگی این پرچم در آسمان جهان، ایستاده ایم...