آرشیو چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹، شماره ۱۹۶۴۳
ادب و هنر
۱۰

ای قامت تو بهار در پاییز

بهروز ساقی

ای قامت تو بهار در پاییز

چشمان تو آسمان گوهر ریز

ای قلب تو سرزمین معنا را

اقیانوس عمیق طوفان خیز

وقتی که نماز عشق می خوانی

محراب دلت از آینه لبریز

از حسرت چهره تو می بالد

سودای شهادتی خیال انگیز

روزی که همه زپای بنشینند

آید به تو از خدا ندا برخیز

مرغان هوایی از تو می خوانند

در کنج خراب خاکدان ما نیز