آرشیو سه‌شنبه ۱‌شهریور ۱۳۹۰، شماره ۴۸۷۲
نوجوان
۱۲

زیبایی و خوش تیپی یعنی عشق به زندگی

همیشه از مردم می شنوید که می گویند، «اگر چیزی را که حالامی دانم آن موقع می دانستم چه و چه» هیچوقت خواسته اید پاسخ این را بدانید؟ پس گوش کنید.

اگر چیزی را که حالامی دانم آن موقع می دانستم با دقت بیشتری به ندای قلبم گوش می دادم بیشتر لذت می بردم... کمتر نگران می شدم می دانستم که مدرسه هم بزودی تمام می شود و کار هم همین طور پس فکرش را نمی کردم.

این قدر نگران نمی شدم که مردم درباره ام چه فکر می کنند، قدر شور و نشاط کودکی و جوانی ام را می دانستم، بیشتر بازی می کردم، کمتر ناراحت می شدم، می دانستم که زیبایی و خوش تیپی یعنی عشق به زندگی، می دانستم که پدر و مادرم عاشقانه دوستم دارند و باور می کردم که هرکاری از دستشان بربیاید می کنند. از این که مثل بچه ها باشم نمی ترسیدم، شجاعتر می شدم، در دیگران دنبال خوبی هایشان می گشتم و از مصاحبت با آنها به خاطر خوبی هایشان لذت می بردم. با مردم فقط به خاطر این که سرشناس و پرطرفدار هستند، معاشرت نمی کردم. از ظاهر و جسمم به همان شکلی که بود لذت می بردم. برای دیگران دوست قابل اعتمادی می شدم. از محبت کردن و محبت دیدن لذت می بردم. مسلما قدرشناس تر و شاکرتر می شدم.