در تاکسی، اتوبوس، خانه، مهمانی، محل کار و... هرجا که قدم می گذاری، حرف دلار است؛ حرف بالارفتن لحظه به لحظه قیمت ها، سقوط ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید، خلاصه کلام این که دلار روی اعصاب مردم است.

هنوز ذهن مردم از داستان مرغ و تخم مرغ و شیر خلاص نشده که ناگهان مهمان ناخوانده دیگری سر سفره آرامش روانی آنها می نشیند و هرچه کاسه کوزه است، به هم می ریزد.

دلار، پول ملی ایالات متحده آمریکا که به عنوان ارز مرجع در مبادلات بین المللی استفاده می شود، این روزها تبدیل به مهم ترین دغدغه مردم کوچه و بازار شده است؛ مردمی که نه صادرکننده هستند و نه واردکننده و نه کارخانه دار و تولیدکننده، اما در عوض از یک سو زیر بمباران خبری افزایش لحظه ای قیمت دلار آرامش روانی خود را از دست می دهند و از سوی دیگر به سراغ خرید هر کالایی که می روند با افزایش لحظه ای قیمت مایحتاج خود روبه رو می شوند؛ افزایش قیمتی که بی شک بخشی از آن برآمده از بار روانی افزایش قیمت دلار است تا واقعیت های اقتصادی کشور.

بی ثباتی قیمت دلار، گذشته از تبعات اقتصادی آن روی افزایش روانی مردم نیز تاثیر گذاشته است؛ تاثیری که متاسفانه در معادلات دولت برای حل مشکل دلار کمتر دیده می شود و انگار هیچ برنامه ای برای مدیریت آن وجود ندارد.

باید توجه داشت که در نبود اطلاع رسانی شفاف و کارشناسانه رسانه ها و آشفته بازار اظهارنظرهای غیرکارشناسی، اسم رمز دلار در حال بدل شدن به ابزاری قوی برای مدیریت جنگ روانی علیه ایران است.

دلار تنها یک واحد پولی بین المللی است، یعنی یک ابزار مالی؛ ابزاری که اگر در مدیریت آن تعلل شود، علاوه بر تبعات اقتصادی مخربی که تا امروز داشته است و در آینده نیز خواهد داشت، نباید گذاشت شاهد تبعات روانی و اجتماعی آن نیز بود.

جام جم آنلاین