آرشیو چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۱، شماره ۲۵۲۱
جامعه
۱۳

تصویب لایحه جامع وکالت پایان استقلال وکلا(بخش پایانی)

فریده غیرت

پیشنهاد چنین طرحی در 124 ماده که پس از تصویب، قانون وکالت و لایحه استقلال و قانون تشکیل صندوق حمایت وکلاو کارگشایان و قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت را ملغی الاثر می کند. حال به کدام دلیل و با کدام نوآوری اینچنین با نادیده گرفتن همه تجارب گذشته، همه اندیشه های منطقی و علمی و دلسوزانه یی که در راه تحول حرفه وکالت عرضه شده بود را کناری بگذاریم و با رجعت به دوران قبل از استقلال و تبعیت صد درصد از قوه قضاییه راه رفته را دوباره آغاز کنیم؟ چرا و در قبال چه امری، وکلاپس از دوران 60 ساله که از استقلال آنها گذشته، چنین رجعتی را بپذیرند؟ آیا تشکیلاتی به عنوان کانون های وکلاکه خود عهده دار همه جوانب و مشکلات حرفه شان هستند، خود با نظارت و همراهی قوه قضاییه امکان انتخاب و گزینش وکلا، اداره آنها و نظارت بر عملکردشان را به بهترین وجه بر عهده دارند، تشکیلات را با بودجه خود اداره کرده و تحمیلی بر بودجه عمومی نیستند، مقررات انتظامی بسیار جدی داشته و وکلارا تحت کنترل دارند، چه زیان و ضرری را متوجه مملکت و دستگاه قضا کرده اند که اینچنین مورد بی مهری واقع می شوند.همان قدر که دستگاه قضا به قضات مستقل نیاز دارد، به همان اندازه نیز وکلای مستقل و آزاده مورد نیاز هستند. با اخذ آمار از نظرات قضات شریف و متعهد دادگستری درباره عملکرد وکلادر برخوردهایی که با آنها داشته اند، درمی یابیم که آنها نیز ترجیح می دهند وکلایی مستقل با پشتوانه علمی در مقابل آنها طلب حق کرده و حقوق موکلین خود را مطالبه کنند، تا افراد وابسته یی که توان طرح خواسته به حق موکل را نداشته و با ترس از از دست دادن شغل خود قادر به ایستادگی در مقابل قاضی نباشند. هنوز موضوع دادگاه های عام و حذف دادسرا و اصرار در اجرای آن، مخالفت حقوقدانان با این اقدام و نهایتا برگشت به آن را از یاد نبرده ایم. انتظار ما از قوه مقننه به عنوان مصلحین و مسوولان جامعه توجه به این حقایق و عنایت به این تجربه عملی است. مباد آنکه با تصویب این لایحه به راهی رویم که به زودی ندامت و پشیمانی نتیجه کار ما باشد و خسرانی را متوجه دستگاه قضا و نظام سازیم که قطعا این خواست هیچ یک از ما نخواهد بود.

وکیل پایه یک دادگستر