آرشیو پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱، شماره ۳۵۵۹
پرونده
۱۰

نوشابه در ادب فارسی

نامی به بلندای تاریخ

نوشابه تا حدود دهه 30 اسم عامی بوده است که به هر چیز نوشیدنی طعم داری به جز آب اطلاق می شده است. در لغتنامه دهخدا معانی آب خوشگوار، آب گوارا، شربت و آب حیات برای آن آورده شده است. از این زاویه است که حتی در حدود سال های 1310 و 1320 یعنی قبل از ورود صنعت نوشابه سازی به معنای کنونی آن به ایران، کلمه نوشابه به معنای مایع نوشیدنی در متن قوانین مختلف آمده است. جالب این است که در برخی از متون قانونی، فرض قانونگذار بر این بوده است که نوشابه مایعی الکلی است. مثلادر آیین نامه راهنمایی و رانندگی سال 1318 آمده است رانندگان چنانچه نوشابه خورده باشند نباید رانندگی کنند.

اما به غیر از این معانی، نوشابه نامی از اسامی دختران هم هست. شاید شما هم جزو افرادی باشید که فکر می کنند نامگذاری دختران به نام نوشابه، محصول تفکرات جدید و مربوط به همین چند سال اخیر است. اگر این طور است باید به شما بگوییم تصور شما غلط است. در ادبیات کهن فارسی نام نوشابه به عنوان دختری که پادشاه سرزمین بردع بود، آورده شده است. بردع سرزمینی تاریخی ایرانی است که در حال حاضر در آن سوی رود ارس قرار گرفته است. به طور خاص، نظامی گنجوی در آثار خود به این دختر اشاره کرده است.

نظامی نوشابه را قوی رای، روشندل، نغزگوی و فرشته خوی معرفی می کند. دربار این پادشاه، دربار خاصی بوده است؛ فقط زنان در آن خدمت می کردند و بجز معدودی از مردان کسی از جماعت ذکور حق نزدیک شدن به پادشاه را نداشت. در جای دیگر نظامی داستان دیدار و بزم اسکندر با او را تعریف می کند.

ایران در عهد ناصری هم به یک زن دیگر برمی خورد که نوشابه نام داشته و در زمانه خود فردی خاص بوده است. دوستعلی خان معیرالممالک در مجله یغما درباره او می نویسد: «تیمور میرزا (از فرزندان فتحعلی شاه) پس از درگذشت زن اولش که عالمشاه میرزا از او بود دختر عموی خود نوشابه خانم را بزنی گرفت. وی فرزند حسنعلی میرزا شجاع السلطنه و شیرزنی بود که در حقیقت همردیف مردان بشمار می رفت و بمنظور زمینه سازی برای بازگشت شوهر (از بغداد) در پایتخت مانده بود.... »