آرشیو دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۱، شماره ۳۶۱۲
پرونده
۱۱

عباس کیارستمی

تب عباس کیارستمی خیلی زود در سینمای ایران بالاگرفت و شد نمونه ای برای معرفی نوع خاصی از سینما که در اوایل دهه 60 بسیار رونق داشت. موج این نوع سینما خیلی زود فراگیر شد و پیروان ثابت و مشخصی پیدا کرد تا اندازه ای که همچنان این سبک و سیاق ادامه دارد.

شکل و شمایل تجربی فیلم های کیارستمی تنیده شده به مفاهیم عرفان شرقی، مفهومی گمشده برای سینماگران ایرانی بود که موفقیت کیارستمی را موفقیت خود می دانستند. سینمای ایران به یکباره پر از قصه کودکانی شد که چکمه خود را گم کرده بودند، کلید را در خانه جا گذاشته بودند و در را روی برادر کوچک خود بسته بودند یا نمونه های زیاد دیگر. فیلم های کیسه برنج، کلید، چکمه، بادکنک سفید و... از آن دسته فیلم هایی بود که به تاسی از سینمای کیارستمی کلید خورده بود. این نوع فیلمسازی حتی در سال های اخیر از سوی خود عباس کیارستمی به حاشیه رفت و او هم تن به سینمای قصه گو داد با بازیگرانی حرفه ای. اما هنوز که هنوز است سینماگران جوان با ابزار و اندیشه این فیلمساز مشهور ایرانی فیلمشان را جلوی دوربین می برند.

مد عباس کیارستمی به اندازه دو دهه همراه با سینماگران ایرانی بود ​ و تا مدت ها (تا همین چند سال پیش و تا پیش از این که اصغر فرهادی با فیلم جدایی نادر از سیمین شکل دیگری از سینمای ایران را به جهان معرفی کند) به عنوان ویترین سینمای ایران در جهان شناخته می شد.