آرشیو سه‌شنبه ۴ تیر ۱۳۹۲، شماره ۲۷۱۰
صفحه آخر
۱۶
یاد

در رثای اسطوره بی بازگشت

علی موقر

بهمن سرکاراتی درگذشت. این تمام تیتر خبری است که شرحی کوتاه نیز به همراه دارد. دانشجو که بوده باشی فرقی نمی کند سرکاراتی، عضو پیوسته و معاونت پژوهشی فرهنگستان زبان، معاونت پژوهشی بنیاد ایران شناسی، مشاور عالی کتابخانه های ایران، عضو کمیته مرکزی تحقیقات ایران و... بوده است که این همه بود و همه این عناوین را وقتی دوباره از نظر می گذرانی خواهی دانست که سرکاراتی نه فقط یک جایگاه در تشکیلات علمی بود، بلکه جایش را در تحقیقات ایران شناسی و زبان شناسی یافته بود و حقیقتا دلمشغولی و علاقه شدید به پژوهش داشت. بهمن سرکاراتی کرانه گزین بود و شهرستان نشین اما دانشجو که می شدی نامش را همتراز بزرگان فرهنگ و زبان فارسی می شناختی. در غوغا و شلوغی های مناسبات پرحاشیه و پرادعای بازار علمی پایتخت، نگاهت اما به تبریز هم بود که مگر ارمغانی از آن دیار برسد. دانشجو که بوده باشی دلت لرزیده است که حالابی سرکاراتی، اساطیر ایرانی، اسطوره شناسی شاهنامه و اخبار تاریخی چه می شود؟ که ساعت ها نوشته های پرپی نوشت و پرارجاعش به مراجع زبانی مختلف را دست گرفته یی. نه اینکه خوانده باشی و تمام، بلکه همراهت بوده است. کتاب صد و چند صفحه یی را ماه ها کنار دستت گذاشته یی و مدام سراغش رفته یی تا مثل یک استادراهنمای متعهد و راهگشا همراهی ات کند. ایران شناس مطلوب سرکاراتی، از تخصص گرایی افراطی دور بود، ابعاد و عرصه های مختلف را آزموده بود، چند زبان زنده می دانست و با حوزه های متنوع رشته اش آشنا بود. سرکاراتی خود این همه بود و چهره یک پژوهشگر ایران شناس را در او می یافتی و شیوه صحیح پژوهش را با او درک می کردی. استاد! متشکریم از بودنت.