آرشیو چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۲، شماره ۲۷۱۷
صفحه آخر
۱۶
یادمان

اعطای فرمان مشروطه پس از صدوهفت سال

ابراهیم عمران

صدوهفت سالی از اعطای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه قاجار می گذرد که باید گفت این سده یادآور تلاش های زیادی برای احقاق حق ایرانیان بوده است. کوشش هایی که نتیجه و ثمره اش، هر چند شاید باب میل خیلی از روشنفکر های وطنی و خارجی نباشد. از جهت آنکه مراد وهدفی که بانیان آن مبارزات داشتند به دلیل احاطه نداشتن بر آرمانی که برای آن جانفشانی می کردند، آنچنان که باید و شاید به منصه ظهور در سالیان بعد نرسید. پرواضح است که خواننده گاه، فهیم و نکته سنج، خواهند دریافت که آن احاطه داشتن یا نداشتن از چه سنخ و اموری بود، اموری که تاکنون نیز در بزنگاه های خاص و به قول بزرگی در «آزگارهای ماندنی مان» خود را نشان داده است هر چند آن دوره یی که ایرانیان برای بهتر زیستن تلاش های تاریخ سازی می داشته اند، کشورهایی که حال شاید در پروسه مردم سالاری، بانگ های رساتری از ما دارند، در کنج ماقبل مدنیت می زیسته اند، اما نمی توان پنهان کرد که آنها در پیمودن این مسیر پر از آسیب و سنگلاخ، از گذرهایی عبور کرده اند که ما نیز گذرانده بودیم. با این تفاوت که آن احاطه یی که آنان بر آرمان شان داشته اند ما نداشتیم یا کمتر داشتیم! که باز هم مبرهن است آن مسلط بودن به امور، جز با تکیه بر دانش و آگاهی والابه دست نیامده است و اگر دست به کرداری می زدند با پشتوانه درک درستی بود که از مفاهیم لایتغیر سیاسی و اجتماعی داشتند و اگر بخواهیم به عنوان نمونه عینی کنونی، مثالی بزنیم باید به مفاهیمی چون اصلاحات، اصولگرایی و میانه رویی در جامعه حال حاضر اشاره کنیم که برداشت متقنی از آنان نداریم و به تبع حال و وضع مان از آن واژگان، برداشت های مفهومی داریم... مفهومی که عصاره آن در کلام آن روزهای شاه قاجار در لندنی شدن ایران و به طریق اولی تهران نهفته بود!