آرشیو شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۲، شماره ۲۸۲۶
ادب و هنر
۸

تقلاهای مردانه

افشین سلیمان پور

راجع به ایبسن نوشتن مجالی گسترده تر از این می خواهد و شناخت و مطالعه یی وسیع تر که البته در طول سالیان، منتقدین بسیار هم درباره ایبسن و هم درباره اثر برجسته اش «خانه عروسک» بسیار نوشته اند.

به نمایشنامه «شهر تنهایی من» فکر کردم من با قلم و دیدگاه نوشین تبریزی به عنوان نویسنده این اثر نه تنها بیگانه نیستم که بسیاری هم آشنا هستم چه در سه کار قبلی نوشین تبریزی به عنوان نویسنده و کارگردان هم بازی کرده ام برای این هم مجالی بیشتر از این می خواهم بنابراین تصمیم گرفتم فقط درباره کاراکتر «محسن شکوهی» بنویسم.

من برای نزدیک شدن به این نقش، به چیزی خارج از حضور و دیالوگ های محسن شکوهی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که نمی توان با قطعیت گفت محسن شکوهی آدم بدی است. حداقل هیچ کجا و در هیچ جمله یی از نمایشنامه صددر صد و با سند گناهکاری او ثابت نمی شود. تنها جمله یی که ما دال بر گناهکاری او می شنویم از دهان حمید عظیمی است که در نهایت فاش می شود خود، دروغگو و خیانتکار است. محسن شکوهی مهنوش را تهدید می کند ولی هرگز تهدیدش را عملی نمی کند. او هرگز راز مهنوش را برای همسرش حمید فاش نمی کند. چه بسا حتی تهدیدات او علیه مهنوش تقلایی است برای غرق نشدن او فقط زمانی لب به سخن می گشاید که تصمیم می گیرد راز حمید را نزد مهنوش فاش کند.

زیرا از نظر او حمید «نارفیقی و خیانت» کرده است و به این نتیجه می رسد که باید چهره حمید را در نظر مهنوش خدشه دار کند زیرا مهنوش کار غیراخلاقی مرتکب نشده که مستوجب ناراحتی باشد. گویی محسن شکوهی فقط می خواهد مهنوش را به آگاهی برساند زیرا عشق و سادگی او را مستحق دانستن واقعیت می داند. محسن شکوهی می خواهد چهره واقعی مرد اخلاق مهنوش (حمید) را به او نشان دهد. شاید محسن شکوهی همان تلنگری است که مهنوش احتیاج دارد تا دوباره خودش باشد و تمام اینها در کنار کارگروهی و کارگردانی علی هاشمی به اجرا رسید.

مهنوش: آقا من نمی تونم بیشتر از این شوهرمو اذیت کنم!

محسن شکوهی: چه بد! چون اون می تونه!

بازیگر نقش محسن شکوهی