آرشیو شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲، شماره ۲۸۹۳
سینما
۹
رخ به رخ

عدالتخواهی دهه شصتی

جواد طوسی

با آنکه رضا درمیشیان از نسل دهه شصتی هاست و حدود 30 سال با هم اختلاف سنی داریم ولی او را به لحاظ خنثی نبودن و نگاه عدالتخواهش باور می کنم. دوربین ناآرام او در فیلم اولش «بغض» و عنوان تبلیغاتی اش «فیلم دهه شصتی ها» زیاد به دلم ننشست، چون بیش از حد خودش را به رخ می کشید و از این مهم تر جامعه ملتهب این سال های خودمان و مشکلات ریز و درشت نسلش در این جغرافیا را رها کرده و به موضوع تکراری «مهاجرت» (با فرم و اجرایی متفاوت ولی مرعوب کننده) پرداخته بود.

اما «عصبانی نیستم» به عنوان دومین تجربه بلند رضا درمیشیان، یک جهش چشمگیر جسورانه و پیشنهادی تازه به سینمای اجتماعی این دوران است که به قدر کافی در این سال ها به لکنت و محافظه کاری افتاده بود. از سر و روی فیلم می بارد که گرفتار سانسور و جرح و تعدیل شده، ولی در همین نسخه کنونی نیز با اثر شناسنامه داری روبه رو هستیم که ریتم و نگاه جاری در آن و آدم هایش با جامعه و مناسبات این دوران همخوانی دارند. راوی عصبی و پریشان احوال (نوید)، خود شخصیت اصلی فیلم است که همراه با «ستاره» تصویری متفاوت از نسل شان ارائه می دهند. آن دو با همه تنگناها، وابستگی ها و نیازها، بر مستقل بودن و عدم انفعال اصرار دارند. در صحنه یی از فیلم، عبور نوید و ستاره از وسط خیابان پرترافیک همراه با صدای آژیر و بوق و... به گونه یی است که انگار آنها دارند عشق و همدلی را به شیوه خود در این فضای پرهیاهو و ریتم ناموزون اجرا می کنند.

نوید به عنوان یک سیاهی لشکر که آنارشیسم و عدالتخواهی را در دنیایی آمیخته با ذهنیت و واقعیت به اجرا درمی آورد، شمایل خاکستری یک نسل معترض و عاصی به شمار می آید که مرز میان استیصال، جنون و آرمانخواهی را گم کرده است. علاقه رضا درمیشیان به دوربین روی دست و کات های سریع در اینجا منطق خودش را دارد و دیالوگ نویسی او بر اساس طبقه و پایگاه اجتماعی آدم ها شکل گرفته است.

رضا درمیشیان با «عصبانی نیستم» در عین حالی که نشان می دهد «سینمای مستقل» می باید بخشی از هویت اصیل و جاندار و آدم های تابلودارش را از بطن جامعه بگیرد، ما را نسبت به ادامه مسیر فیلمسازی خودش نیز کنجکاوتر می کند.