آرشیو دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، شماره ۲۹۱۸
صفحه آخر
۱۶
چهره روز

تقاضای سیدعلی صالحی برای آزادی پنج گروگان...!

لطفا هموطنان خود را آزاد کنید! اندوه مادران چشم انتظار دلبندان خود، اندوه من و شما هم هست. من در شرایطی نیستم که قادر به پاسخ باشم، اما با همه رویاها و پرسش های شما آشنا هستم. پنج سرباز بی دفاع مانده ما را آزاد کنید، برادران خود را آزاد کنید.

شما را نیز مادرانی دردمند به دنیا آورده است. هر کسی – در هر مقام و جایگاهی- که گریه های مادران را گروگان می گیرد، هرگز هیچ عاشقی در قفایش نخواهد گریست. لطفا برادران خود را آزاد کنید!

به حرمت همه داغدیدگان و ستمبران، آن پنج اسیر بی تقصیر و تنها را آزاد کنید!

من با همه پرسش های شما آشنا هستم، تاکید بر این عبارت را دریابید. من کسی نیستم جز شاعری که به مردم تعلق دارد. من زندگی شما و مردم این سرزمین را خوب می شناسم. مثل شما جنوبی و از کوره خورشید آمده ام. مثل شما هم با خشم آشنایم، هم رفیق صلحم. اما به حکم آگاهی و حفظ استقلال و آزادی خویش، تنها برای «صلح» می سرایم و برای «انسان» که مبشر شفقت است.

لطفا برادران خود را آزاد کنید، در غیر این صورت، آیا چاره و تدبیری هست که من خود را در آن سوی مرز به شما تسلیم کنم؟ مرا گروگان بگیرید، اما آن پنج جوان ایرانی را آزاد کنید! شما بسا بهتر از من با داغ مادران دردمند آشنا باشید. آزادی حتی کبوتری... آزادی جهان است!