آرشیو دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲، شماره ۲۹۲۴
صفحه آخر
۱۶
چوب الف

کتاب به آواز نوروز

دیبا داوودی

اینجا نوروز آمده اما اینجا ایران نیست. اینجا افغانستان است. سرزمین پارسی گویانی که کتاب برایشان حرمت دارد. اینجا جزء به جزء آیه دوازدهم سوره طه لمس می شود. آنجا که خداوند می فرماید برای حضور در سرزمین مقدس باید پای افزار را از پای به در آورد: «إنی انا ربک فاخلع نعلیک إنک بالواد المقدس طوی» شعارهای صدالبته خوشایند نوروزی پیرامون کتاب این روزها در کشور ما، ایران به چشم می خورد. اما اگر نظری گذرا به حرمت کتاب و کتابخانه بیندازیم شاید حیرت کنیم افغان ها مصداق این آیه را در کتاب و کتابفروشی جسته اند. هرجا که کتاب محور است، آنها به احترام مکانی مقدس بدون کفش وارد می شوند. شگفت از معجزه کتاب در افغانستان که تقدس می بخشد، زمین را و مکان را. جالب است بدانیم تیراژ کتاب در افغانستان امروز حول عدد 1000 می گردد. چقدر این شمارگان برای ما آشناست. ایران فردوسی تا شفیعی کدکنی، ایران مولانا تا شاملو، ایران ناصرخسرو قبادیانی تا دولت آبادی، فارغ از قیاس ها و اندازه ها و فراز و فرودها گواهی از سرزمین کتابت محور می دهد اما با تیراژی هزار جلدی! حال این روزها در ایران صحبت از نذر کتاب است. این روزها قرار است همه دست به دست هم دهند به مهر بلکه بتوانند این فرهنگ دیرزمانی آشنا را دوباره احیا کنند. کتاب را در سبد خرید خانوار جا دهند. کتاب را پیش چشم کودکان و در سفره خوراک اندیشه مردمان بگسترند. باشد که ایران ما نه برای نیل به داشتن تیراژ چند ده هزارجلدی دیگر جوامع که برای رقمی قابل قبول توان و کشش بازار را پیش رو ببیند. افغانستان جنگ زده، افغانستان خسته و زخم خورده، افغانستانی که هنوز رنگ آرامش در کوچه پس کوچه هایش ندویده، مردمانی دارد اهل ادب. اهل شعر و شمع. مردمانش شاهنامه و غزلیات شمس را از حفظ دارند، از بر می خوانند و زمان بسیاری را به این منوال می گذرانند. اینجا نوروز آمده. اینجا ایران است. جایی که مردمانش انگار بنای قهر و غضب با شاهنامه یا مثنوی دارند. تیراژ کتاب چنان است که آمد و از فرهنگ نوروزی تنها شیرینی و آجیلش باقی مانده و شاید چند ترقه. اگر امروز گام به راه ترویج خوانش کتاب درنهیم فردا ما هم اشعار مولانا و فردوسی را باری دیگر همچون هدایایی دیرپا نقل مجالس مان می کنیم.