آرشیو شنبه ۴ امرداد ۱۳۹۳، شماره ۲۰۷۳
هنر
۱۱

در امامزاده طاهر برگزار شد: مراسم یادبود «شاملو»

علی سالم

عصر گرم و داغ پنجشنبه دوم مرداد، قبرستان امامزاده طاهر؛ سنگ قبری کوچک، برای «غولی زیبا»، خوابیده در زیر خاک، آرامگاه ابدی او و دیگر مردگانی که عاشق ترین زندگان آن سال بودند. روی سنگ قبر، در قابی چوبی، عکسی از احمد شاملو جوان گذاشته اند با چند شمع و انبوهی از گل های رنگارنگ. احمد شاملو همچنان زنده است. او روزبه روز زنده تر می شود. همو که خاک را سبز می خواست و عشق را شایسته زیباترین. همو که همچنان با صدای خش دار و گرم خود به ما نهیب می زند تا تشخیص دهیم نیمه شب را از فجر، همو که نامش و هنرش تجسم شاعر مردمی بود؛

شاعری که به درد مردم بها می داد و این همه را در میان زبان شعری رشک برانگیزی پیچید و شعرش هیچ گاه به شعر سیاست زده مرسوم دهه40 شباهت نداشت. در مراسم پنجشنبه دوستداران او از همه نسل های مختلف حضور داشتند. یاران او درباره شاملو حرف زدند. ناصر زرافشان، فریبرز رییس دانا و دیگران در مورد شعر بامداد گفتند. گفتند که شعر شاملو شعر زندگی و شعر آینده است که با سرنوشت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی انسان گره می خورد. گفتند که او هنرمند بود و روشنفکری متعهد به معنای اصیل. نویسندگان و روشنفکران سرشناس زیادی در این مراسم حاضر بودند. اکبر معصوم بیگی، حسن مرتضوی، محسن حکیمی و بسیاری دیگر. احمد درویشیان هم با حال نامساعد و ویلچر به این مراسم آمده بود. بعد از آنکه پایان مراسم توسط زرافشان اعلام شد، جوان تر ها به شعرخوانی بر سر مزار او پرداختند؛ جوان هایی که احتمالاهیچ کدام شاملو را از نزدیک ندیده اند، اما همه با شعرهای او عاشق شده بودند.