آرشیو پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۳، شماره ۵۷۲۳
صفحه آخر
۲۴
یادداشت

لطفا هیاهو کنید تا موفق شوم!

سید کامران علمدهی

به این عناوین توجه کنید: پاداش، گزارش یک جشن، خانه پدری، خیابان های آرام، عصبانی نیستم، داستان های محبوب من، سال های ابری، افسانه ها، بطالت و... اینها بخشی از آثاری هستند که یا توقیف شده اند یا به مشکلات ممیزی برخورده اند. این مساله هم در برخی موارد موجه و در بسیاری از مواقع با نگاه و اعمال جناحی و سلیقه ای صورت می گیرد، اما بواقع چند درصد از نقدها و دامن زدن به اشکالات چنین آثاری مغرضانه و عامدانه و چه تعدادی از آنها بدون سوء نیت و فقط بیان واقعیت بیان می شوند؟!

در اغلب نقدها و جنجال آفرینی های مرتبط با آثار هنری نه تنها آن اثر طرد و کنار گذاشته نمی شود، بلکه باعث خواهد شد که اکثریت مخاطبان آثار هنری تحریک شده و تقلای بیشتری برای دیدن و خواندن آن اثر می کند، حال باید پرسید آیا نقدها برای کسادی و نابودی یک اثر به کار می رود یا برای رونق و بازارگرمی آن اثر؟!

تردید نکنیم که در بسیاری از مواقع هرکدام از آثار اینچنینی اگر به صورت کاملا طبیعی - بدون بهره گیری از بوق و کرنا - منتشر، اکران یا پخش می شد خیلی هم برای صاحب یا صاحبان اثر خوشایند نبود.

این روزها بحث انتشار، کپی، جعل و توقیف کتاب <زوال کلنل> یکی از مباحث مهم عرصه کتاب و کتابخوانی است و هنوز این کتاب از طریق قانونی مجوز چاپ نگرفته بسیاری ولع و عطش خواندن آن را دارند به طوری که حتی افراد سودجویی هم از این مساله نهایت استفاده را کردند و کپی بسیاری از مطالب این کتاب را به صورت غیرقانونی منتشر کردند، حال آنکه بدون توهین به جناب دولت آبادی اگر این کتاب در همان دولت دهم به صورت خیلی عادی منتشر می شد آیا هر کتاب نخوانی را هم ترغیب به دنبال کردن و خواندن آن می کرد؟! با این شیوه و روش در آینده ای نزدیک بسیاری از اهالی هنر و فرهنگ پیش از انتشار، اکران و پخش؛ از منتقدان و اهالی رسانه می خواهند که در راه رسیدن به توفیقات جذب مخاطب از هیچ امری فروگذار نکنند و هرچه بیشتر تلاش شان را در جهت نقد و نابودی اثر به کار گیرند، خواهشی که شاید امروزه روز هم در حال انجام است! یادمان باشد هیاهوی بسیار موضوع را کوچک و خرد نمی کند.