مراکز غیرمجاز تفکیک پسماند خشک قدمتی 15ساله دارد، اما در طول 10،12سال اخیر اشباع شده است. کسانی که در این کار فعالند زمین ها را هکتاری تصرف کرده و سپس 200متر، 300متر تفکیک و میان خود تقسیم کرده اند. قسمتی را ساخت وساز کرده و با تیروتخته و حلبی به صورت کارگاه درآورده اند و از نظر بهداشتی بدترین شرایط را دارند. موش تا دلتان بخواهد در آنجا زیاد است. آب های سطحی جمع و تبدیل به گنداب می شود. شهرداری هم چون نمی خواهد آنجا ماندگار شوند، امکانات نمی دهد.

بزرگ ترین مشکل شهرداری با اداره برق است چراکه اصلابا شهرداری هماهنگ نیست. یک حلبی آنجا احداث می کنند اداره برق، برق سه فاز می دهد آنها هم دستگاه پرس می گذارند. این بزرگ ترین معضل است.

در آن محدوده 40درصدشان کارتن خواب هستند. مخزن ها را می دزدند، می برند آنجا خرد می کنند. بخشی از آنها رانده شده از اجتماع هستند. اصلی ها و کارگزارنشان آنجا نشسته اند و خان شده اند. هر جنس خوب شهری را می خرند. کارگاهی پر از لوازم بزرگراهی و شهرداری آنجاست. برای خرید زباله آنجا رقابت وجود دارد، وام می دهند، پول زودتر از موعد می دهند. مساعده می دهند. کارگزارها، واسطه ها را مثل مرغ جمع می کنند دوروبر خودشان و بال وپر می دهند. به مراتب بالاتر از پیمانکاران بازیافت ما می خرند و با ما رقابت دارند. اگر پیمانکار پنج تومان می خرد اینها هفت تومان می خرند.

خیلی هم نمی توان وارد محدوده کارگاهی اینها شد. خطرناک است. بچه های ما خیلی آنجا کتک خورده اند. دوروز پیش تمام شیشه های ماشین شهربان ما را خرد کرده اند.