آرشیو سه‌شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳، شماره ۵۷۵۱
صفحه آخر
۲۴
حوالی فرهنگ

«رب» داریم کتاب بخر!

یزدان سلحشور

شاید شما یادتان نباشد اما یک موقعی بود که چیزی به نام فروشگاه های زنجیره ای در ایران نبود و کلماتی که الان به عنوان سوپرمارکت و مینی مارکت می شناسیم، هنوز وارد زندگی عمومی مردم ایران نشده بود و فقط در فیلم های دوبله شده حضور داشتند و در عوض، محله ها و گذرها پر بود از دکان های کوچک و گاه بزرگی که شما به آن ها مراجعه می کردید تا فرضا «پنیر» یا «رب گوجه فرنگی» یا «ماست» بخرید. به این ها می گفتند «بقالی» و در آن چیزی به اسم «برند» معنا نداشت. شما چیزی را می خریدید که بقال برای فروش داشت و اگر فرضا «پنیر» را نمی خریدید و «رب» را می خریدید و به بقالی محل مجاور سری می زدید، از فردا بقال محله به شما می گفت:«برو همونجایی که دیروز خریدی، بخر!» گرچه همه این قصه ها در مقوله فرهنگ می گنجد اما منظورم بیشتر این است که اگر امروزه در حوزه های مختلف مایحتاج روزانه، با آزادی در انتخاب روبه روییم و گردش مالی تولیدات داخلی در این زمینه، مرگ ندارد مدیون روش مدرن فروش هستیم که با فروشگاه های زنجیره ای و ایجاد سوپرمارکت ها به وجود آمد. حالاهم که قرار است این روش فروش به حوزه کتاب هم سری بزند ممکن است نتایج اقتصادی اش حیرت انگیز باشد البته به شرط اینکه مثل مایحتاج روزانه، مردم برای خرید کتاب هم احساس نیاز کنند که بخش مهمی از آن به تبلیغات برمی گردد که آن هم نیازمند گردش مالی مطمئن است. امیرمسعود شهرام نیا مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران گفته: «یکی از برنامه هایی که در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است به وجود آمدن فروشگاه های زنجیره ای در همه استان هاست. تلاش ما این است که این کار دولتی نباشد... این فروشگاه های زنجیره ای در استان های اصفهان، خراسان و قم به اجرا نزدیک شده اند و اخیرا با خوزستان مذاکراتی در این خصوص صورت گرفته و در اراک نیز این امر مورد بحث قرار گرفته است.» یعنی می شود روزی برسد که در هر خانواده ایرانی، وقتی مرد خانواده می خواهد برود بیرون و می پرسد: «رب تو خونه داریم؟» جواب بشنود:«رب داریم کتاب بخر!»