تحشیه ای بر «چاه به چاه» نوشته رضا براهنی به مناسبت تجدید چاپ این رمان
تغزل شدن زوزه
«مسخره است». در «چاه به چاه» راوی، هم سلولی ای دارد که همواره می گوید: «مسخره است». «مسخره است». گویی او در چیزها چیزی را می بیند که مدام تکرار می شوند و از دیدگاهش این تکرار است که «مسخره است». اما این گفته، خود این پاره گفته «مسخره است» چیزی است که همواره تکرار می شود. آیا ممکن است رضا براهنی تکرار را بدل به ویژگی ای «ریتوریک» در قصه گویی اش کرده باشد؟ تکرار پاره ای از «پاره گفته ها» را. «مسخره است» چه پیوندی با «اره را بیار بالا»، «غیرمحاله»، همچنین «فوت فوت کردن استاد علی اکبر خان» در زمان حرف زدن و «دف دف» و «دفیدن» دف، در شعر «دف» در «خطاب به پروانه ها» دارد؟ در رمان «آواز کشتگان»، استاد
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.