آرشیو شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۳، شماره ۲۱۹۱
صفحه اول
۱
حرف اول

یادی ز روزگاران

دکتر محمد سریر ( موسیقیدان)

اول دی ماه، زادروز محمد نوری است. آن روزها وقتی که داشتم ملودی تولد را در گوشش در فضای سبز پارکی در وین می نوشتم، دو نگرانی در ذهنم به وجود آمده بود: اول آنکه آیا اساسا محمد نوری با آن حساسیت هایی که نسبت به رعایت سنت های ملی و خانوادگی داشت، برای اجرای آن متقاعد می شود یا آنکه این گونه مراسم را چندان رایج نمی داند و دوم اینکه اینگونه آهنگ ها از آن دوران چندان مقبول طبع رسانه و حتی اخذ مجوز برای نشر نبود و می توانست به سرنوشت آهنگ عروسی ای که او سال ها پیش از آن، خوانده بود و با آنکه در همان زمان ها نیز منتشر شده و در بیشتر مراسم های پیوندهای خانوادگی، گرمی بخش این شادمانی بود، ولی برای نشر مجدد آن مجوز دریافت نکرد، دچار شود. من علاقمند بودم که برای این دو واقعه خاطره انگیز که می توانست در نسل های دیگر هم خاطرات خوشی به جا بگذارد، حضور داشته باشم. قطعه را برای اجرای موسیقی آن آماده کردم و نوری نه تنها تردیدی در این کار نشان نداد، بلکه تشویق او مرا بر آن داشت تا کلامی شایسته و ماندگار برای آن جستجو کنم. این بار نیز تورج نگهبان، با آن ذوق سرشارش در نشاندن کلامی مناسب بر موسیقی و رعایت آن شان و وزن لازم، من را یاری کرد و قطعه در مجموعه ای به نام آلبوم «جاودانه با عشق» با تکریم و سپاس از محمد نوری در سال 76 منتشر شد.

متعاقب آن، مجوز آهنگ عروسی نیز صدای او را در شادمانی مردمان سرزمینمان جاری کرد. اول دی ماه، زادروز اوست، هدیه او برای زادروز ما همواره در خاطراتمان برای خودمان و عزیزانمان به یادگار مانده و مهر و دوستی او در لحن و آوایش جرقه هایی از شادمانی و عشق را در دل و جانمان شعله ور می کند و ما هم به او می گوییم تولدت همیشه مبارک، برای همه این سال ها که به ما تبریک گفتی و سال های بسیاری که خواهی گفت.