آرشیو پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳، شماره ۳۱۶۸
اندیشه
۷

فلسفه تحلیلی در مسیر بررسی روشنفکران ایرانی

نگاهی به گونه شناسی روشنفکران ایرانی

کتاب «گونه شناسی روشنفکران ایرانی» نوشته نظام بهرامی کمیل از سوی انتشارات کویر منتشر شد. کتابی که گفته می شود در پاسخ به «غرب زدگی» جلال آل احمد نوشته شده و نظریاتی مانند «روشنفکری دینی» را مورد مخالفت قرار داده است. نویسنده در پیشگفتار کتابش می نویسد: بیشتر گونه شناسی موجود در حوزه روشنفکری، به طور آشکار یا ضمنی، روشنفکران ایرانی را به سه گروه «موافقان سنت»، «موافقان مدرنیته» و «موافقان تلفیق سنت و مدرنیته» تقسیم بندی کرده اند. این تقسیم بندی، جریان روشنفکری ایران را به بن بست کشانده است. همه آنهایی که ادعای تلفیق دستاوردهای خوب مدرنیته با میراث خوب سنت را داشته اند، هیچ قاعده و معیاری برای چگونگی این تلفیق ارایه نداده اند. در نتیجه این ادعا که «ما نه مانند سنت گرایان مرتجع و نه مانند متجددهای غرب زده، بلکه تلفیقی از خوبی های هر دو هستیم.» تنها در سطح ادعا باقی مانده است. در همین راستا نویسنده، جلال آل احمد و روشنفکران دینی را که به دنبال تلفیق سنت و مدرنیته آن هم بدون در نظر گرفتن مبادی هستی شناسانه و معرفت شناسانه آن هستند، «کیمیاگرانی» می داند که پس از صد سال «کیمیاگری» هیچ مسی را به طلاتبدیل نکرده اند. به همین دلیل شاید بتوان گفت کتاب «گونه شناسی روشنفکران ایرانی» پاسخی به کتاب «غرب زدگی» جلال آل احمد و نظریاتی مانند «روشنفکری دینی» است که نویسنده به شدت با آنها مخالف است. کتاب از منظری کاملامدرنیستی و با گرایش فلسفه تحلیلی به ارایه یک گونه شناسی (تیپولوژی) از روشنفکران ایرانی می پردازد. در زمانی که مفاهیمی مانند «ذات گرایی» و «مطلق گرایی» دست کم در حوزه اخلاق، سیاست و اجتماع به شدت طرد شده اند، بهرامی کمیل از همین رویکرد یعنی تقابل «ذات گرایی» با «غیرذات گرایی» به تقسیم بندی روشنفکران ایرانی می پردازد. در این کتاب برای اولین بار روشنفکران چپ و دولتمداران اصلاح طلب و مترقی در این تقسیم بندی مکان یابی شده اند. از محاسن کتاب فراهم آوردن شالوده نظری محکم و منسجم و استفاده از ایده های فلاسفه علم مانند پوپر، لاکاتوش، فیرابند و کوهن برای تدوین الگوی نظری تقسیم بندی روشنفکران ایرانی است.