آرشیو سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، شماره ۸۳۹۶
صفحه آخر
۱۲

به مناسبت میلاد موعود عاشقان

ای صاعقه سبز!

حمید هنرجو

شعبان شد و سرمست از این روز و شبانم

در مسجد ابروی کسی نافله خوانم

سجاده نهادم، چو به ساغر گرویدم

شاید بچشانند شراب رمضانم

نور از پی نور آید و در شهر، مبادا

یک پنجره هم بسته نماند، نگرانم

در مقدمت ای سلسله رحمت و ریحان

خنیاگر عشقم که به جز عشق نخوانم

دل صومعه توست مسیحای شکفتن!

با نغمه تو زنده شوم، جامه درانم

ای صاعقه سبز! برانگیز دلم را

از این همه پاییز به لب آمده جانم

می آیی و در راه عبورت من شیدا

آن بی سر و پایم که سر از پای ندانم

عمری است که از درد نهان هیچ نگفتم

وقت است دگر فاش کنم شور عیانم

ای سالک خورشید، یکی جرعه بنوشان

از باده عرفانی شیخ خرقانم

جز عشق، مرامی و مرادی نشناسم

من هیچ ندان، هیچ ندان، هیچ ندانم