حیدرکرار نیامد!
در آستانه سالروز شهادت مولای بزرگوارمان، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، ستون گفت وشنود را به سروده ای از «استاد سازگار» شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام اختصاص می دهیم؛
***
ای مرغ سحر! صبح شد و یار نیامد
ای شب! چه شد؟ آن شمع شب تار نیامد
ای نخل! غریبی که به دامان سحرگاه
آبت دهد از دیده خونبار نیامد
ای چاه! امامی که ز سوز جگر خویش
می گفت به تو راز دل زار نیامد
خورشید ولایت که در اطراف فقیران
پوشید دل شب گل رخسار نیامد
فریاد برآرید ز دل، منبر و محراب!
کای مسجدیان حیدر کرار نیامد
هر شب ز غم فاطمه می سوخت و می گفت
آمد سحر و قاتل خونخوار نیامد
با اشک نوشته است به رخسار یتیمی
مادر! پدرم از پی دیدار نیامد
مظلوم ترین رهبر تاریخ علی بود
بی یارتر از او به جهان یار نیامد