آرشیو شنبه ۷‌شهریور ۱۳۹۴، شماره ۸۴۶۲
صفحه آخر
۱۲

حقوق دوستان

چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن، اگر روی برگرداند تو مهربانی کن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی که دوری می گزیند تو نزدیک شو و چون سخت می گیرد تو آسان گیر و به هنگام گناهش عذر او بپذیر، چنانکه گویا بنده او هستی و او صاحب نعمت تو می باشد. مبادا دستورات یاد شده را با غیردوستانت انجام دهی، یا با انسان هایی که سزاوار آن نیستند به جا آوری. دشمن دوست خود را دوست مگیر تا با دوست، دشمنی نکنی، در پند دادن دوست بکوش، خوب باشد یا بد، خشم را فرو خور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیدم. با آن کس که با تو درشتی کرد، نرم باش که امید است به زودی در برابر تو نرم شود. با دشمن خود با بخشش رفتار کن، زیرا سرانجام شیرین دو پیروزی است (انتقام گرفتن یا بخشیدن) اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند. کسی به تو گمان نیک برد او را تصدیق کن و هرگز حق برادرت را با اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن، زیرا آن کس که حقش را ضایع می کنی با تو برادر نخواهد بود. افراد خانواده ات بدبخت ترین مردم نسبت به تو نباشند و به کسی که به تو علاقه ای ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی، دلیلی محکم تر از برقراری پیوند با تو داشته باشد و یا در بدی کردن، بهانه ای قوی تر از نیکی کردن تو بیاورد. ستمکاری کسی که بر تو ستم می کند در دیده ات بزرگ جلوه نکند، چه او به زیان خود و سود تو کوشش دارد و سزای آن کس که تو را شاد می کند بدی کردن نیست.

«نامه 31 نهج البلاغه»