چرا عزم سفر کرد بابا شمل؟
عجب روزگاری شده. دیروز صبح اول وقت مثل هرروز چرخی در یکی، دو سایت خبری زدم تا از اوضاع جهان باخبر شوم که چشمم به تیتر یک خبر دردناک افتاد و درجا خشکم زد. آمده بود که «شایعه درگذشت ناصر ملک مطیعی»، ناگهان چشمانم را از ترس بستم و یاد بیتی از یک ترانه در فیلم باباشمل علی حاتمی افتادم؛ جایی که لوطی حیدر ملقب به باباشمل (ملک مطیعی) دلبسته دختری شده که قرار است به همسری دوستش (فردین) در آید و برای اینکه حریم دوست را نگه دارد، یک روز بی خبر شهر و دیار خود را ترک می کند. خبر رفتن او بر سر زبان ها می افتد. فردین که علاقه ویژه ای به باباشمل دارد، سوار بر درشکه، در کوی وبرزن راه می افتد و می خواند: «چرا
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.