آرشیو دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵، شماره ۲۵۷۳
روزنامه فردا
۲۰
پیشنهاد نمایشگاهی

گزارش ناکامی شوخی در برابر فاجعه

علی اصغر سیدآبادی

با اینکه نویسنده اش «سوتلانا آلکسیویچ» برنده جایزه نوبل است، اما کتاب چنان که باید دیده نشده. شاید به خاطر اینکه مترجمان نام آشنایی سراغش نرفته اند. دست کم دو ترجمه از کتاب «صداهایی از چرنوبیل» را می توان در نمایشگاه کتاب و کتاب فروشی ها پیدا کرد، اما من ترجیح می دهم ترجمه حدیث حسینی در نشر کوله پشتی را پیشنهاد دهم که با اجازه نویسنده و خرید حق چاپ منتشر شده است. صداهایی از چرنوبیل، پازلی است با قطعات ریز که در نهایت تصویری کلی از فاجعه اتمی چرنوبیل ارائه می دهد، بااین حال هر قطعه از این پازل خود روایتی مستقل است. این قطعه ها اغلب روایت های شخصی آدم هایی است که به این فاجعه بزرگ ربط دارند. این قطعات به ظاهر، نه ارتباط ساختاری و ارگانیک با هم دارند و نه نام رمان بر آن می توان نهاد، اما چینش آنها در کنار هم کلیتی یکپارچه را تشکیل می دهد که نویسنده از آن به عنوان رمان جمعی یاد می کند. بخشی از این روایت ها از مردمانی است که در نزدیکی نیروگاه اتمی چرنوبیل زندگی می کنند و در آغاز این حادثه را جدی نمی گیرند. روایت های آنان، نسبت این فاجعه با زندگی روزمره را تصویر می کند. این مردم در آغاز می کوشند به کمک طنز و شوخی با آنچه در چرنوبیل رخ داده است روبه رو شوند، بعد می کوشند با ریزدیدن حادثه آن را مهار کنند و همچون حادثه ای گذرا با آن روبه رو شوند، اما کم کم واقعیت چهره تلخ و سیاه خود را بر همه زندگی آنان می گستراند، بر حشرات باغچه هایشان، بر سیب زمینی مزرعه هایشان، بر خاک، درخت، گل وگیاه و آخر سر بر بدن هایشان. این کتاب گزارشی است از ناکامی آدمی در به سخره گرفتن فاجعه، هم زمان گزارشی است از ناکامی سیاست در مهار فاجعه که با کوچک انگاری شروع می شود و سپس به قهرمان سازی و در نهایت به انکار و سرپوش گذاشتن بر حقایق می رسد. در پاره هایی درخشان فیلم بردار و مستندساز با مقایسه تصویرهایی که دوست دارد از آنها فیلم بگیرد و با تصویرهایی که از آنها فیلم می گیرد، شکل تصویرسازی شده ای از فاجعه را نشان می دهد. این کتاب بیانیه ای است هنری علیه این نوع تصویرسازی و تحریف و برملاکردن رنج ها و مرارت های آدم هایی که قربانی شدند و هنوز هم قربانی هستند.