آرشیو چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵، شماره ۶۲۱۶
حوادث
۱۹
یادداشت

فاجعه ای که با آن روبه رو شده ایم

این نسل غمگین

محمد بلوری (روزنامه نگار)

این چه فاجعه دردآور و مصیبت اجتماعی است که بر سرمان آوار شده و هر روز شاهد مرگ خودخواسته برخی جوانان در گوشه و کنار کشور هستیم.

در چند روز اخیر شاهد خودکشی دختران و پسرانی بوده ایم که خود را از پل های عابر پیاده حلق آویز کرده اند یا با سقوط از پنجره ها تن به مرگ سپرده اند تا با فریادی مانده در گلو و شکوه ای دفن شده در سینه ها درد و غمی را به ما بی خبران یادآور شوند و با نگاه سرد و یخ زده شان انگشت اتهام غفلت و بی خبری را به طرف مان بگیرند؛ به سوی ما پدران و مادران که از درد مشترک این جوانان غافل بوده ایم و مسئولان امور فرهنگی و اجتماعی و تربیتی که نه این درد مشترک را شناخته اند و نه در پی چاره ای بوده اند. با چنین فاجعه ای از خود می پرسیم با این نسل جوان غمگین چه کرده ایم که در عصیان به زندگی سرد و غمناک شان با پیکری آویخته بر در و دروازه شهر انگشت اتهام را به سوی همه ما می گیرند؟ و با لب های کبود و نگاه یخ زده شان در معبر باد از ما می پرسند در فضای ممنوع نغمه ها چه شور و نشاطی برای سینه های غمگین مان به ارمغان آورده اید و چه آینده نویدبخشی را در چشم اندازمان ترسیم کرده اید؟ تا به این پرسش ها جوابی ندهیم باید هر روز نگاه نگران مان به پنجره ها و پل های عابر پیاده باشد.