آرشیو شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵، شماره ۶۲۱۸
صفحه آخر
۲۴
کتاب

درباره کتاب «بیشتر ما زیر خاکیم»

زندگی ما و «مسخ» کافکا

محمد مطلق

فرامرز سیدآقایی در «بیشتر ما زیر خاکیم» - نخستین کتاب و نخستین مجموعه داستان این نویسنده- شاید عامدانه، هیچ تلاشی نمی کند تا تصویر یک داستان نویس حرفه ای از خود به نمایش بگذارد. این را می شود از پیرامتن؛ ناشر، طرح، فهرست، چینش داستان ها و... بخوبی فهمید؛ وسواسی درونی و بی تفاوتی در ظاهر. حتی داستان ها نیز همین حالت را دارند و سماجت درونی شان را در نوعی یله گی فرمی و ساختاری پنهان می کنند. از 9 داستان این مجموعه برخی قصه و حکایتند و صرفا به دلیل دلمشغولی های اجتماعی نویسنده در مجموعه جای گرفته اند. اما آنهایی که همه عناصر داستانی را با خود دارند و داستان هستند نه قصه یا حکایت، هیچ کم و کاستی از بهترین داستان هایی که خوانده ایم ندارند. در واقع سیدآقایی در حکایت ها و قصه هایش از جمله «یه جا به جایی کوچولو» و «بهشت صیادان» تنها چشمی به روابط اجتماعی و فرهنگی دارد و بس. گویی می خواهد تذکری دهد، لحظه ای را مثال بیاورد و بگذرد. این ملات در نهایت به داستان تبدیل نمی شود و در حکایتی پندآموز یا قصه ای رمانتیک باقی می ماند. اما او در داستان ها نیز دست از روابط اجتماعی و تعاملات فرهنگی برنمی دارد با این تفاوت که «روابط»، دیگر تنها روابطی نیستند که با تاویل اجتماعی شان معنا پیدا کنند. آنها به عناصری داستانی تبدیل می شوند و در خود معنا می یابند. «ایستگاه آخر» که به درستی به عنوان نخستین داستان در مجموعه جای گرفته، از همین دست داستان هاست. این مجموعه داستان بتازگی از سوی نشر آبارون، روانه بازار شده است.