آرشیو یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، شماره ۲۱۳۶۵
ادب و هنر
۷
شعر

حال دل خویش را کمی بهتر کن

رضا اسماعیلی

1

ماه رمضان و شوق شب بیداری

از بودن بی تو، هر نفس بیزاری

تنگ است دلم برای «یارب! العفو»

تنگ است خدا دلم برایت، آری

2

در مکتب روزه، روی من پا بگذار

بر جلوه فروشی بدن، پا بگذار

از خواهش نفس خود بزن بیرون تو

بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار

3

هر چند که روزه معرفت آواز است

آیینه فطرت است و انسان ساز است

شک نیست، فقط ریاضتی جسمانی ست

وقتی که دهان نفس انسان باز است

4

ای کاش به راز عشق پی می بردیم

در بندگی خدا، محک می خوردیم

ماه رمضان به شیوه حیدر ما

اندوه دل گرسنه را می خوردیم!

5

حال دل خویش را کمی بهتر کن

ماه رمضان، به نان و خرما سر کن

با غربت سفره های خالی بنشین

افطار و سحر، به شیوه حیدر کن

6

ماه رمضان، شروع «حول حال» ست

روی دل ما، تبسمی از بال ست

همبال فرشته ها شدن آسان ست

در ماه خدا، که سیب شیطان کال ست

7

بی روی تو، ماه رمضانم...؟ هرگز

وارستگی از هر دو جهانم...؟ هرگز

بی جلوه آفتاب روی ماهت

یک روز به روزه می توانم؟ هرگز!

8

ماه رمضان، فروغ یک آغاز ست

در آبی آسمان، پر پروازست

درهای زمین به روی شیطان بسته ست

درهای بهشت، باز، باز بازست

9

ماه رمضان و بندگی یعنی این

آیینگی و پرندگی، یعنی این

افطار و سحر کلاس آدم سازی ست

برنامه و سبک زندگی، یعنی این

10

در پرتو روزه، بیکران را دیدیم

تصویر حیات جاودان را دیدیم

از پیله تن چو سر برون آوردیم

از روزن روزه، آسمان را دیدیم

11

ماه رمضان، شوق سبکباری را...

از لذت نفس فتنه، بیزاری را...

ای حضرت عشق! قسمت روحم کن

شب های قشنگ قدر، بیداری را

12

برای حضرت موعود(عج):

با روزه مرا صبور کن، بسم الله

از خاطر من عبور کن، بسم الله

افطار و سحر تو را تبسم کردم

ای جان جهان! ظهور کن، بسم الله