آرشیو چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۹۵، شماره ۲۶۱۹
روزنامه فردا
۲۰
ماجرای عشق و عاشقی میدون

گاردریل اعتراف کرد

پوریا عالمی

فرمانده پلیس راه شمال فارس گفت: در حادثه سقوط اتوبوس حامل سربازان، راننده 50 درصد و شرکت مسافربری و راهداری شهرستان نی ریز هرکدام 25درصد مقصر شناخته شدند.

سوفیا با توجه به اینکه ممکن بود من هم یکی از سربازانی باشم که سوار آن اتوبوس بودند، پا شدم رفتم شهرستان نی ریز و 50 درصد به راننده اتوبوس، 25 درصد به شرکت مسافربری و 25 درصد هم به راهداری نی ریز اعتراض کردم. منتها چون 19 سرباز فوت شده اند، هرکدام از این درصدها را باید در 19 ضرب کنیم. مشکل اصلی ما می دانی چیست سوفیا؟ این است که از بس اتوبوس و قطار و هواپیما باعث جان آدم ها شده، الان کلاواحد «جان» از نفر، به فروند تغییر کرده. یعنی می گوییم یک اتوبوس سرباز کشته شدند. نمی گوییم 19 انسان از بین رفتند.

اما سوفیا شاید برایت جالب باشد که سرهنگ سیروسی گفته: «اگر گاردریل کنار جاده مقاومت بیشتری داشت شاید این اتفاق رخ نمی داد».

دیدی سوفیا؟ آخرش هم افتاد گردن گاردریل. آن دفعه هم افتاد گردن لاستیک. ما الان به مرحله تکاملی ای از تاریخ رسیدیم که اشیا و طبیعت بی جان جزء جانداران و مسئولان شناخته می شوند. در همین رابطه ما رفتیم با گاردریل مربوطه صحبت کردیم که چرا باعث مرگ این همه جوان شده و چه دشمنی ای با مسئولان دارد؟

گاردریل گفت: من مثل شترمرغم که نه شتر است، نه مرغ. شترمرغ هم مثل سیاست است. یعنی مردم نه می توانند با حرف سیاست مداران و مسئولان بارشان را ببرند، نه حرف سیاست مدارها براشان مرغ می شود که تخم بگذارد. گاردریل هم همین طور است. من نه گارد هستم، نه ریل. خیلی دوست داشتم ریل باشم و به قطارها سرویس بدهم و خدمت مسافران در قطار برسم یا کاش گارد بودم و می توانستم ایستادگی کنم. ولی متاسفانه نه این هستم، نه آن.

می بینی سوفیا. حالابا این وضع تو هی بگو چرا نمی آیی خواستگاری و چرا برای عشقمان جان نمی دهی؟ سوفیاجان الان همه باید جانشان را دودستی بچسبند.