آرشیو یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۵، شماره ۲۱۳۸۲
ادب و هنر
۷

شعر

همدلانه با خورشید

برپایه رسم هر ساله،شب میلاد حضرت امام حسن مجتبی(ع)جمعی از شاعران متعهد کشورمان به دیدار با حضرت امام خامنه ای شتافتند و به شعرخوانی در حضور معظم له پرداختند.

اشعار خوانده شده در آن دیدار و محفل ادبی و معنوی، طی چند هفته در همین ستون منتشر می شود.

دیدمت صبحدم در آخر صف

محمد کاظم کاظمی

دیدمت صبحدم در آخر صف، کولة سرنوشت در دستت

کوله باری که بود از آن پدر، و پدر رفت و هشت، در دستت

گرچه با آسمان در افتادی تا که طرحی دگر دراندازی

باز این فالگیر آبله رو طالعت را نوشت در دستت

بس که با سنگ و گچ عجین گشته، تکه چوبی در آستین گشته

بس که با خاک و گل به سر برده، می توان سبزه کشت در دستت

شب می افتد و می رسی از راه با غروری نگفتنی در چشم

یک سبد نان تازه در بغلت و کلید بهشت در دستت

کاش می شد ببینمت روزی پشت میزی که از پدر نرسید

و کتابی که کس نگفته در آن قصة سنگ و خشت، در دستت

بازی ات را کسی به هم نزند، دفترت را کسی قلم نزند

و تو با اختیار خط بکشی، خط یک سرنوشت، در دستت