آرشیو شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، شماره ۳۵۶۹
صفحه آخر
۱۶
تاریکخانه

راهی برای حل مشکل بودجه

شهرام شهیدی

موسیو شیطان نشسته بود پشت میز و یک ماشین حساب رو میزی هم گذاشته بود دم دستش و هی پرینت می گرفت و از روی صفحات پرینت گرفته اعدادی را وارد ماشین حساب می کرد و زیر لب هی می گفت عجب!

خانم باجی کمی چشم غره رفت و بعد که طاقتش طاق شد به موسیو شیطان گفت چه خبره سرم را بردی؟ هی تق و تق و تق راه انداختی که چی؟ اگه پولدار شدی بیا به تاریکخانه کمک مالی کن امسال می خواهیم تو لیگ برتر تیم بگیریم نیاز به اسپانسر داریم. موسیو شیطان گفت اشتباه متوجه شده اید. بنده دارم مبالغ فیش های حقوقی منتشره را از میزان بودجه کشور کسر می کنم ببینم تهش چقدر گیر ما می آید. تا اطلاع ثانوی هم کاری به من نسپارید. چون این طور که یکی از دوستان ستاد باران گفته انتشار سه هزار فیش حقوقی دیگر هم در راه است و با حساب کتاب من اگر اوضاع آن فیش های حقوقی هم به جالبی این فیش ها باشد احتمال دارد مجبور باشیم برای پرداخت حقوق عوامل تاریکخانه دست به دامن عابربانک پرسپولیس شویم. خانم باجی گفت: نگران نباش یک سری پیراهن قرمز برای روز مبادا گذاشته ام کنار. تا کم آوردیم آن را تنمان می کنیم و عکس می اندازیم و می گوییم از بچگی قرمز رنگ مورد علاقه مان بوده.