آرشیو سه‌شنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۵، شماره ۲۱۴۰۵
ورزشی - اخبار کشور
۹
حدیث دشت عشق

به یاد سردارشهید«غلامرضا کیان پور»

وصیت ایشان فقط به گرفتن 3 ماه روزه بود

شهید «غلامرضا کیان پور» سال 1333 در کرج به دنیا آمد. او در سال 1360 عازم جبهه های نبرد شد، سپس به عضویت رسمی سپاه کرج درآمد و به دلیل استعداد و توانایی ویژه اش در واحد حفاظت اطلاعات لشکر 10 سیدالشهدا (ع) به فعالیت ادامه داد. وی در عملیات های «والفجر مقدماتی» و «کربلای 1» حضور چشمگیری داشت و در والفجر(2) به سختی مجروح شد، بعد از عملیات بیت المقدس عازم سوریه و لبنان شد و مدت 4 ماه در آنجا به مقابله با رژیم صهیونیستی پرداخت. درباره عبورش از اروند گفت: «پیش از شروع عملیات والفجر(8)، به همراه برادر سیف الهی ازرود اروند به سمت عراقی ها حرکت کردیم و پس از طی مسافت زیادی به منطقه (ام الرصاص) رسیدیم. به سختی از سیم خاردارها عبور کردیم و به مقر عراقی ها نزدیک شدیم، همه در خواب بودند. در تاریکی شب مشغول کار بودیم که ناگهان یکی از عراقی ها ما را دید و بعد هم فریاد زد: «ایرانی، ایرانی». نگاهی به اطرافم کردم و در میان گل و لای آنجا مخفی شدم، عراقی ها به سرعت پراکنده شدند و برای پیدا کردن ما همه منطقه را تحت نظر گرفتند، چند بار آیه «واجعلنا...» را زمزمه کردم و گفتم: «خدایا مرا شهید کن، ولی اسیر دشمن نکن! » حتی یکی از سربازان آنها از روی من عبور کرد اما متوجه چیزی نشد، با آرام تر شدن محیط برخاستم و در همان حال به شناسایی ادامه دادم و در نهایت با اطلاعات زیادی با عبور از اروند به داخل خاک ایران برگشتم.

«غلامرضا» در 19 دی ماه 1365 در حالی که به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر(10) سیدالشهدا (ع) برای اجرای عملیات کربلای 5 به منطقه شلمچه اعزام شده بود، بر اثر اصابت گلوله مستقیم دشمن با لبان تشنه و ذکر امام حسین(ع) به شهادت رسید که شهادت او تاثیر زیادی بر روحیه رزمندگان داشت. وصیت ایشان فقط به گرفتن 3 ماه روزه بود به خاطر اینکه دو ماه از آنرا در جبهه و یک ماه هم در سوریه بودند، فقط این را سفارش کرده بود.