آرشیو دوشنبه ۱۸ امرداد ۱۳۹۵، شماره ۳۵۹۴
صفحه آخر
۱۶
چوب الف

سرخط خبرها: بی هوای واژه

دیبا داوودی

چند سالی است که مدام در گوش یکدیگر تکرار می کنیم: کم می خوانیم. سرانه مطالعه مان ناچیز است و انگار این سیر نزولی را با شیبی تند و شتابی مثال زدنی به انتها می رسانیم. اما آیا حقیقتا چنین است؟ طبعا برای بررسی این وضعیت نباید تنها به اعداد و ارقامی همچون تیراژ کتاب اکتفا کنیم و نسبت به از نظر گذراندن اقبال نشریات غافل باشیم. ما علاوه بر آنکه کتاب کم می خوانیم، دیگر چندان میلی به روزنامه و مجله هم نداریم. گواه این حقیقت کاهش پنجاه درصدی شمارگان روزنامه هایی است که روزی روزگاری نه چندان دور، بدون هیچ وابستگی یا تخریب جناحی، تیتر و گزارش و مصاحبه های شان نقل محافل بود و جریان ساز و تاثیرگذار. در این یادداشت مجال واکاوی دلایل کاهش علاقه ما ایرانی ها به خواندن روزنامه نیست. از انفجار ناگهانی اطلاعات در شبکه های اجتماعی و برنامه هایی که در گوشی های هوشمندمان داریم بسیار گفته اند و بسیار شنیده ایم. اما خالی از لطف نیست اگر بدانیم این شیب تند غم انگیز که راه به ناکجایی دوست نداشتنی می برد تنها مختص ایران و جامعه ایرانی نیست. در گزارشی که نشریه گاردین منتشر کرده است از کاهش نیم میلیونی جمعیت مخاطبان روزنامه های بریتانیا باخبر می شویم. اینکه طی ماه های گذر از سال 2014 به 2015 برخی روزنامه های پرمخاطب این کشور با کاهش فروش 5 تا 30 درصدی نیز مواجه بوده اند. برای مثال روزنامه های سان و ساندی با کاهش 12 درصدی خرید مواجه بوده اند و این وضعیت در مجلات نیز با سیری تقریبا مشابه ادامه می یابد. اما آیا پیشرفت این کاهش و بی میلی را چاره ای نیست؟ حال که سرخط خبرها و تیترهای مهم یا جذاب در گوشی های مان دست به دست می شود، حال که در ویدیوهایی 10 ثانیه ای به دنبال همه آنچه باید بدانیم می گردیم آیا روزنامه ها و مجلات محکوم به فراموشی اند؟ یا باید در نگاهی کلان تر مجال دیده شدن را به آنها بازگرداند، فرصت جریان سازی و گفتن و شنیدن آنچه مردم حقیقتا مطالبه می کنند را از نشریات دریغ نکرد. تا روزنامه ها خوانده شوند، کتاب ها ورق بخورند و ذهن ها نفس بکشند.