آرشیو شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، شماره ۶۳۲۴
فرهنگ و هنر
۱۳

مردی که پیروز است

رضا حداد

ایام دانشجویی بود. تئاتر می خواندم و با اشتیاق می دیدم و یاد می گرفتم. همان روزها بود که فرصتی ناب به دست آمد، تماشای اجرایی از داوود رشیدی به نام «پیروزی در شیکاگو» در تئاتر شهر. دیدار با مردی که خاطرات زیادی با آثار تصویری اش داشتم، آن شب، به یک احترام و دوستی تازه بدل شد. می دیدم که در پس سیمای پرابهتش که گویی برای همه ما همزادی برای شخصیت «مفتش شش انگشتی» است، قلبی رئوف و سرچشمه مهربانی ای بی پایان نشسته است.

مردی که می شد خیلی فراتر از تئاتر و سینما از او یاد گرفت. او معلم یگانه دوستی و سخاوتمندی و رفاقت بود. هرجا که بود، هرجا که دیداری داشتیم حضورش مثل آوایی اصیل و ماندگار، همه چیز را به حسی دلپذیر بدل می کرد. از فرانسه آمده بود و با کوله باری ارزنده از دانش و تجربه روز تئاتر دنیا، همیشه نگاه متفاوتش را ستایش می کردم. بعدتر هم که با حضور لیلی رشیدی گروه تئاتر سایه را راه انداختیم و کار کردیم مثل پدری معنوی ما را حمایت کرد و دوستی اش را از من و تئاترهایم هرگز دریغ نکرد.

همیشه می آمد و می دید و انرژی می داد و مدام تاکید می کرد که تئاتر تا چه حد برایش مقدس است. فقدان داوود رشیدی برای همه ما به سوگ نشستن مردی است که در اخلاق، انسانیت، هنرمندی و مهربانی همیشه پیروز بود. او پیروز بود و در روح و جان همه ما تا ابد پیروز خواهد ماند.