آرشیو سه‌شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۵، شماره ۳۶۶۲
سیاست نامه
۷

معرفت شاعرانه شوراننده

شریعتی نهادها و ساختارها را به نهضت تبدیل می کند و می گوید که نهادها و ساختارهای ما باید بشکند. این بحث در آن زمان یعنی کنش عادی باید تبدیل به مبارزه می شد و دیگر کنش عادی معقول حسابگرانه مطرح نیست. خود شریعتی نیز می گفت که یا باید زینبی باشید یا یزیدی و حد وسطی وجود ندارد. به همین جهت، دین به ایدئولوژی تبدیل می شود، یک ایدئولوژی که کارکرد سیاسی پیدا می کند و موتور حرکت اجتماعی می شود. علم نیز همین وضعیت را پیدا می کند: شریعتی هم با فیلسوفان دشمنی داشت و هم با دانشمندان آکادمی نیز به شدت مخالف بود. او علم مرسوم را به یک نوع معرفت شاعرانه شوراننده تبدیل می کند و معتقد بود که علم اگر نشوراند علم نیست.