پانچو
- یاقوت پاشو، یاقوت نوبت توست، باید بری سر پستت!
یاقوت توی خواب غلتی زد و پشتش را کرد به رحمان و نالید: «من نمی روم سر پست!» رحمان زانو زمین زد و خودش را جلو کشید، طوری که پوتین های گلی اش پتوها را کثیف نکند. شعله فانوس داشت توی خودش می مرد، آرام آن را بالاکشید، نور پاشید توی سنگر. موش کوچکی که لای سفره غافلگیر شده بود، بهت زده به رحمان زل زد و جستی زد، رفت توی شکاف مابین گونی ها. هنوز بوی نان سوخته توی سنگر موج می زد. رحمان پای یاقوت را کشید و گفت: «بلند شو، رفیقت تو بارون خیس شد. پاشو نوبت توست!» یاقوت غلتی زد و گفت: «خوابم می آید، نمی روم. هر کاری دوست داری بکن!» رحمان گفت: «لاکردار
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.