آرشیو شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، شماره ۲۷۳۸
روزنامه فردا
۲۰
پشت جلد

ابتدا باید خطر را دور کرد!

کریم ارغنده پور

حدود 20 سال پیش صبح ها در جایی غیر از روزنامه کار می کردم. زمستان سختی بود و برف و سرما بیشتر نقاط کشور را فراگرفته بود. به یکی از همکارانمان تلفن شد، ناگهان او جیغی کشید. تمام توجهات به سمت او منعطف شد. پس از آن فقط می شنید و اشک می ریخت. وقتی گوشی را قطع کرد، همان جا که ایستاده بود، نشست. همه دور او جمع شدیم. یکی برایش آب آورد. او به روبه رو خیره شده بود و به سوال های ناتمام دوستان جوابی نمی داد. بعد دانستیم که برادرش در ریزش بهمن در جاده هراز کشته شده است. برادرش دانشجو بود و در دانشگاهی در مازندران درس می خواند. به طور اتفاقی بعد از این واقعه با کسی مواجه شدم که از همان برف جان سالم به در برده بود. داستان گیرافتادگی صدها ماشین در آن شب هولناک را که تعریف می کرد، واقعا چیزی شبیه صحنه جنگ بود. گویی فقط یک معجزه می توانست گیرافتادگان را از میانه آن سوز سرمای استخوان خردکن نجات دهد. این روزها و هرروزی که خبر بارش برف سنگین و کولاک در جاده ها را می شنوم، به یاد آن صحنه دهشتناک می افتم. در روزهای گذشته در میان گفت وگوها در شبکه های حقیقی و مجازی زیاد دیده ام که بسیاری از هم وطنان در مواجهه با اخبار مربوط به حوادث طبیعی و غیرطبیعی، بیش از آنکه به فکر اهمیت و ضرورت نجات گیرافتادگان باشند، در اندیشه یافتن مقصرند! اینها مربوط به روزهای بعد است. این نوع برخورد مرا به یاد کاریکاتوری از صحنه غرق شدن فردی در استخر می اندازد که به جای آنکه نجات دهنده ای پیدا شود، همه موبایل به دست و لبخند بر لب یا اخم در چهره در حال عکس و فیلم گرفتن هستند! در هنگام بروز یک تصادف شدید ابتدا باید مجروحان را نجات داد و مانع از اتفاقات ناگوارتر شد. وقتی برق و گاز در سرمای زیر پنج و 10 درجه قطع می شود، ابتدا باید به فکر کاستن از رنج و بیماری آنانی بود که بیشتر آسیب پذیرند. وقتی خطری تهدید کننده است، قبل از هر چیز باید خطر را دور کرد.