آرشیو چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵، شماره ۶۴۱۱
صفحه آخر
۲۴
عکس نوشت

در دومین سالروز درگذشت او

شاعری با صداقت کودکانه به یاد مشفق کاشانی

دکتر فاطمه راکعی (شاعر)

استاد مشفق کاشانی از جمله معدود شخصیت های جامع در عرصه فرهنگ و ادبیات معاصرمان به شمار می آید. زندگی اش منظومه ای فکری، تئوریک و اجتماعی بود و شاید کمتر شاعری را بتوان یافت که مانند وی شعر و شخصیتی کاملا منطبق برهم داشته باشد. علاوه بر این همچون دیگر بزرگان عرصه شعر و هنر، روح کودکانه اش را تا همان اواخر عمر حفظ کرده بود. به همین واسطه هم از یک نوع زلالی و مهربانی صادقانه ای برخوردار بود که رد پای آن در تمام سروده هایش نمایان است. استاد مشفق آنقدر مهربان بود که همه را دوست داشت و جهان بینی اش از همین نگاه نشات گرفته بود. شاید به همین خاطر است که با وجود گذشت دو سال همچنان در شوک از دست دادن وی هستیم. استاد مشفق چند نسل از شاعران را در خود داشت، از نسل خود گرفته تا نسل شاعرانی مانند ساعد باقری، قیصر امین پور و شاعرانی مانند خود من. او حتی نسل شاعران جوان را هم با خود همراه داشت و بی اغراق همه این نسل ها پیوند روحی عمیقی با وی داشتند. پیوندی که بواسطه مهربانی، انسان دوستی، رفتارهای صادقانه و از سویی دانشی بود که در عرصه شعر از آن برخوردار بود. زندگی و فعالیت این پیشکسوت عرصه ادبیات از منظر ادبیات بسیار قابل تامل است. شاید به لحاظ سرمایه شعری در قالب کلاسیک شعر می گفت اما آنقدر در سروده هایش از سوژه های بکر و ناب استفاده می کرد که شنونده متحیر می ماند. حتی با سهراب سپهری هم که به ظاهر در سبک و سیاقی متفاوت از خودش شعر می گفت مراودات و دوستی نزدیکی داشت. دوستی صادقانه ای که تا آخرین روزهای عمر سهراب همچنان برقرار بود و گمان می کنم این دوستی از همان صداقت و بن مایه های روحی زلال آن دو ناشی می شد. علاوه بر این او از منظر اخلاق و انسانیت معلم بود و هم سال های بیشماری از عمرش را به تدریس در آموزش و پرورش گذراند. استاد مشفق در نهایت آن طور که آرزویش را داشت در حالی که شعر می خواند دیده بر جهان بست و اهالی شعر را تنها گذاشت.