آرشیو یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، شماره ۲۱۵۴۲
ادب و هنر
۷

دعوت به همدلی

شهید بهنام میرزا خانی

حادثه تلخ روز سی ام دی مرکز تهران، که به شهادت جمعی از آتش نشانان انجامید، با واکنش جمعی از هنرمندان و به ویژه شعرا و استقبال مخاطبان از آن واکنش، روبرو شد.

چنین واکنشی و استقبالی، حاکی از دو نشانه بزرگ است:

نخست اینکه؛ هنرمندان نسبت به گذشته، به مدد رسانه های نوین، با حس مسئولیت چشمگیر و به هنگام، در صحنه حاضر می شوند و به لطف هنر خود، افق هایی از یک رخداد را به نمایش می گذارند. احساسات را بر می انگیزند و دلها را به سمت و سوی همدلی و هم آوایی اعضای جامعه خود ترغیب می کنند.

دوم اینکه؛ مردم نیز چشم به هنر و دیدگاه هنرمندان دارند. مخاطبان، اهالی فرهنگ و هنر را چشم های بیدار می پندارند و به عنوان یک الگو پذیرفته اند. وقتی بخشی از دل نوشته یک هنرمند و یا قطعه شعری از او، به فاصله کوتاهی از نشر نخست، بارها و بارها باز نشر می شود، وقتی یک طرح گرافیکی به یاد شهدای آتش نشان، تبدیل به عکس شناسنامه افراد در فضای مجازی می شود، اتفاق کوچکی نیست. رویدادی است که؛ از همنفسی مخاطب و هنرمندش حکایت می کند.

آیا نظیر چنین نشانه ها،در سایر جوامع به وضوح و به شکل وسیع و مثال زدنی دیده می شود؟

بی تردید یکی از رسالت های هنر ناب و ایجابات فرهنگ متعالی، روشن نگه داشتن خورشید احساس در دل مخاطب است.

احساس و عواطف انسانی است که دل ها را نزدیک می کند و به درون آدمی و به گستره جامعه، آرامش و التیام را هدیه می سازد.

درود ما بر روح آتش نشان غیور شهید!

زیر سختی آوارها مردانه جان دادی

نادر ختایی

نکرده این همه سیمان و آهن، هیچ دلسردم

به دنبال تو زیر این همه آوار می گردم

همه این داستان کهنه را ای دوست می دانند:

همه هنگام آتش سوزی از وحشت گریزانند

تو اما سمت آتش می شتابی چون خطر گردی

چنان باورسترگی، آسمان جایی، چنان مردی

که جان دیگران را سهم جان خویش می دانی

حقیقت دارد ای مرد شرف بسیار انسانی

به ما در روز وحشت سایه امنی نشان دادی

و زیر سختی آوارها مردانه جان دادی

نکرده این همه سیمان و آهن باز دلسردم

به دنبال تو زیر این همه آوار می گردم