این افراد دچار سرخوردگی های خانوادگی و اجتماعی هستند که به دلیل سرکوفت ها و برخوردهای نامناسب که از جامعه به سمتشان سرازیر می شود، دچار چنین اختلالاتی می شوند. بسیاری از این افراد حتی می خواهند توانایی خود را در انجام برخی کار ها به خود و دیگران ثابت کنند، زمانی که می بینند نمی توانند در کار ها موفق شوند، دچار عصبانیت و خشم می شوند و این گونه با آزار و اذیت دیگران این عصبانیت خود را بروز می دهند.

البته با دیدن چند نمونه از این اتفاقات بین افراد معروف نمی توان این حکم را داد که بین قشر خاصی از جامعه این اتفاقات وجود دارد. این نوع آزار و اذیت ها و ناکامی های روحی در همه افراد در جوامع مختلف وجود دارد.

حتی اگر بخواهیم کمی منطقی فکر کنیم به این نتیجه می رسیم که بین افراد معروف این اتفاق ها کمتر رخ می دهد چراکه آنها دوست ندارند کاری را انجام دهند که از محبوبیت اجتماعی شان کم شود. اگر هم موردی پیش آمده، انگشت شمار بوده است. در موارد انگشت شمار هم فرد حتما از سلامت روحی برخوردار نبوده است.

اما به طور کلی درباره متجاوزان و کسانی که دیگران را آزار و اذیت می کنند می توان گفت اکثر این رفتار های نا بهنجار از شرایط خاص اجتماعی سر چشمه می گیرد.

این مهم است که فرد متجاوز در کجا و با چه کسانی زندگی می کند؟ چه میزان مقبولیت اجتماعی دارد؟ چه میزان توانایی رویارویی با مشکلات را دارد؟ فردی شکننده است یا نه؟

براساس تحقیقاتی که مدت ها قبل بین قبایل مختلف صورت گرفته، محققان به این نتیجه رسیده اند که حتی نوع شیر دادن مادر به فرزند هم می تواند در خشونت رفتاری آینده فرزند موثر باشد.

پس خانواده و جامعه ای که فرد در آن رشد می کند یکی از دلایل اصلی بروز رفتار های نابهنجار اجتماعی است.

دلیل مهم دیگر نیز می تواند میزان سرخوردگی فرد باشد. گاهی یک فرد همه ناراحتی های خود را با نشان دادن رفتار های نابهنجار اجتماعی برطرف می کند. در این موارد دیگران مورد ظلم قرار می گیرند تا فرد بتواند از نظر خود تا حدودی مقبولیت کسب کند و احساس خوشحالی داشته باشد.