آرشیو شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، شماره ۲۱۵۵۳
معارف
۸

تقوای چهارگانه

در قرآن از یک تقوای فطری و سه تقوای اکتسابی سخن گفته شده است. بنابراین می توان از چهار نوع تقوا در قرآن سخن به میان آورد.

1. تقوای فطری و تکوینی: خداوند در قرآن از تقوای فطری سخن گفته است. این تقوای تکوینی و فطری زمینه ساز بهره مندی انسان از سه نوع دیگر از تقوای تشریعی و اکتسابی می شود. انسان به طور طبیعی دارای نفسی است که حقایقی را می شناسد و می داند و می تواند حق و باطل و خوب و بد و زشت و زیبا را بشناسد و به جنبه های حق و خوب و زیبا گرایش یافته و از جنبه های زشت و بد و باطل دوری گزیند. در آیات 7 تا 10 سوره شمس به این تقوا اشاره شده است. همچنین در آیه 30 سوره روم بیان می شود که اصولااسلام به گونه ای طراحی شده که با فطرت و گرایش های آن سازگار باشد. البته برخی ها این فطرت و گرایش فطری تقوای خود را با ارتکاب گناهان دفن می کنند که این امر بی تقوایی را به دنبال داشته و انسان را از تقوای تشریعی و هدایت های الهی دیگر محروم می سازد؛

2. تقوای عام تشریعی: این تقوا با پذیرش دین اسلام و شریعت آغاز می شود و همه اهل کتاب از آدم(ع) تا خاتم(ص) به این تقوا هدایت شده اند. در همه شرایع از مسیحی و یهودی و اسلام خاتم(ص) چیزی به نام واجبات و محرمات مطرح شده است. عمل به واجبات و محرمات موجب می شود تا انسان به یقین عمومی دست یابد؛

3. تقوای خاص: این مرتبه برای کسانی است که افزون بر واجبات و محرمات شرعی به مستحبات عمل کرده و از مکروهات اجتناب می کنند. برآیند این تقوا نیز یک یقین خاص خواهد بود که نوعی رویت و علم لدنی و الهی شهودی است؛

4. تقوای اخص: این تقوا برای کسانی است که افزون بر واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات، به مباحات نیز توجه داشته و هر کار مباحی را انجام نمی دهند، بلکه درکارهای مباحی چون خوردن و خوابیدن و حرف زدن و مانند آن رعایت آداب خاص کرده و مثلاتلاش می کنند که اهل روزه و سکوت باشند. اینان از یقین اخص نیز برخوردار خواهند بود. این مراتب چهارگانه فوق را می توان به اعتبار نتایج آن شناسایی کرد که شامل بهره مندی از هدایت تشریعی، علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین است.