آرشیو شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵، شماره ۴۷۸۲
سبک زندگی
۱۴

تناسب فرهنگی-اجتماعی در روابط همسایگی

اولین مساله ای که برای ارتباط با یک فرد، خانواده یا گروه لازم است، وجود حداقل یک نقطه اشتراک بین دوطرف است؛ یعنی خیلی سخت است پذیرش این نکته که دو نفر، دوخانواده، دو گروه و...، بدون هیچ نکته اشتراکی با هم ارتباط صمیمانه و سازنده داشته باشند. یا این که اگر رابطه ای وجود داشته باشد این رابطه قوام و دوام داشته باشد، بنابراین باید بپذیریم در قدم اول برای آن که با کسی رابطه مثبت و کارسازی داشته باشیم باید نقطه یا نقاط اشتراکی داشته باشیم.

اگر بخواهیم کمی گسترده تر صحبت کنیم و حوزه بحث خود را به سپهر اجتماع تعمیم دهیم، روابط بین گروه های کوچک و بزرگ اجتماعی و به طور خاص همسایگان زمانی تقویت خواهد شد که میان اعضای مثلایک آپارتمان، محله و منطقه تناسب فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وجود داشته باشد. در واقع، کفه ای از ترازوی ارتباط نباید بیش از حد پایین برود. این عدم تناسب سبب می شود افراد از رابطه با یکدیگر لذت نبرند و فرصت تعامل از بین خواهد رفت.

از سوی دیگر نباید از یک رابطه اجتماعی (مثلابا یک همسایه) انتظار و توقع بیجا و زیادی داشت. این که گاهی برخی ارتباط داشتن با همسایه را مصداق فضولی و سرک کشیدن در زندگی افراد می دانند، شاید یک دلیلش همین توقعات بی مورد باشد. این که افرادی خبر گرفتن از احوال یکدیگر را فضولی تلقی کنند، به دلیل بی اعتمادی بین طرفین است. اعتماد یکشبه به وجود نخواهد آمد زمانی پدید می آید که پیش زمینه های آن تقویت شود.

با این حال اگر اهالی رسانه طوری عمل کنند که باعث تقویت روابط اجتماعی، همسایگی و خانوادگی شود، بدون تردید کارگر خواهد افتاد. به بیان ساده تر می توان آثاری تولید کرد که محتوایش روابط اجتماعی درست بر مبنای معیارها و ملاک های دینی، ارزشی و فرهنگی باشد.