آرشیو پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶، شماره ۲۸۵۵
روزنامه فردا
۲۰
قضیه بیخ پیدا کرد…

چرا NDA مثل DNA مهم است؟

پوریا عالمی

بعضی ها هستند که کارشان این است که فقط کار ستادی می کنند؛ یعنی این قدر کار ستادی می کنند که استاد کار ستادی می شوند. به این اساتید از یک مرحله به بعد استاد می گویند. استاد معنیش این است که اینها اوس ستاد هستند. عیب اساتید ستاد این است که کم کم فکر می کنند که اگر اینها نباشند، ستاد استاد می شود و درش بسته می شود. این اساتید هر چهار سال یک بار از خانه می آیند بیرون و می روند ستاد. در چهار سال آینده این اساتید ستادی می ستانند حقشان را از ستاد و سهم خواهی می کنند. اگر سهمشان را ستاد بدهد که هیچی، اما اگر سهمشان را نگیرند ستاد را واقعا استاد می کنند. به نظر ما عیبی هم ندارد. یک قانون وجود دارد NDA یا «پیمان نامه عدم افشا» که شما را ملزم می کنند اسرار کاری را افشا نکنید. منتها توی ایران هنوز برای اینکه توی کوچه سه متری، خانه باید دوطبقه باشد یا 20 طبقه هنوز قانون نداریم بعد شما توقع دارید NDA داشته باشیم؟ درواقع الان اگر کسی به DNA خودش وفادار باشد و بداند از کجا آمده، باید خدا را شکر کند. NDA که شوخی است. حالا ما NDA امضا نمی کنیم درست، اما خود آدم که باید دودوتا چهارتا کند؛ مثلا شما فکر کن الان سردبیر روزنامه اطلاعات در سال 57 بیاید بگوید اگر او تیتر نمی زد شاه رفت، شاه نمی رفت. مسئله مشاوره همین است. آدم به دیگران می گوید توپ را چطوری پاس بدهند و چطوری بزنند توی گل. منتها وقتی گل شد، مردم آن طرفی را که گل زده قلمدوش می کنند. حالا هم آقای روحانی چه خودش گفته باشد من سرهنگ نیستم، حقوق دانم، چه از روی نت نوشته باشد، مسئله اینجاست که الان گل زده به نامش ثبت شده و دارد دور زمین شادی پس از گل می کند. ما معتقدیم باید توی ایران هم باب شود که آدم ها با هم قرارداد NDA امضا کنند؛ چه مشاوره برندینگ شیر پاستوریزه باشد، چه مشاوره سیاسی. بحثی هم که این دو روز در اینترنت آغاز شده، چون مبنای قراردادی ندارد، بررسی حقوقی اش سخت است و وقتی بحث حقوقی یک مسئله روشن نباشد، قضاوت ها اخلاقی خواهند شد؛ درست شبیه مسئله ای که برای مشاوره برندینگ سیاسی آقای روحانی در سال 92 اتفاق افتاده و الان محل مناقشه افراد شده است.