آرشیو دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، شماره ۲۸۵۸
روزنامه فردا
۲۰
قضیه بیخ پیدا کرد…

مصاحبه با سانسور

پوریا عالمی

خیلی بامزه ایم. رئیس جمهور کشور فیلم تبلیغاتی می سازد، تلویزیون سانسور می کند. به نظر ما البته هیچ عیبی ندارد و این نشان می دهد مردم و مسئولان هم درد هستند. به همین دلیل ما با درد مشترک؛ یعنی سانسور مصاحبه کردیم:

ما: سلام سانسور. لطفا خودتان و خانواده تان را معرفی کنید.

سانسور: من سنسور سانسوریان ملقب به سانسور هستم. پدر من آقای قیچی و مادر من خانم شطرنجی هستند. پدربزرگ من تبر بودند که از ریشه می زدند. عموی من ماژیک مشکی است که روی چیزها خط می کشد و داییم تینر است که حلالی قوی است و می تواند چیزها را حلال کند.

ما: آیا شما فرزند هم دارید؟

سانسور: بله. فرزند بزرگم پارازیت است که در خارج تحصیل کرده و فرزند کوچکم فیلتر است که به اینترنت مدام فیلتر می زند.

ما: چرا شما فیلم انتخاباتی حسن روحانی را سانسور کردی؟

سانسور: ببین برای من رئیس جمهور و نویسنده و هنرمند فرقی ندارد. من سانسورم و کار من سانسورکردن است و هر چی دم دستم بیاد، سانسورش می کنم. الان می خوای شما را هم...

ما: نه خیلی ممنون. لطفا بگویید شما دقیقا در کجا مستقر هستید؟

سانسور: پسر تو چقدر ساده ای. من قبل از همه شماها بودم و بعد از همه شماها هم هستم. من از موی دماغ هم به شما نزدیک ترم.

ما: چرا زمان انتخابات کمی فضا باز می شود؟

سانسور: خب من هم باید به خودم استراحت بدهم. راستش من دوست دارم سخت بگیرم و همیشه سفت باشم، اما گاهی لازم است نرم باشم.

ما: ما چطوری می توانیم با شما مبارزه کنیم یا چطوری می توانیم شما را دور بزنیم؟

سانسور: هیچی. مثل همین اساتید یک صفحه اینترنتی راه بیندازید و هرکسی را که دارد می نویسد یا فیلم و تئاتر می سازد یا کلا کار می کند، مسخره کنید و بگویید دارد با سانسور همکاری می کند.