آرشیو شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، شماره ۳۸۰۵
هنر و ادبیات
۹
تک نگاری

ماندگاری و همه گیری ادبیات

دکتر امیرعلی نجومیان (دانشیار ادبیات انگلیسی و نظریه ادبی، دانشگاه شهید بهشتی)

به گمان من، سبب ماندگاری ادبیات در درازای زمان و همه گیری آن در پهنه جغرافیایی آن است که اینگونه آثار همواره توانش هایی دارند که در عصرهای متفاوت و کشورهای مختلف به پایان نمی رسد. این شاهکارها درون چارچوب ویژه ای محصور نشده اند و به خواننده ها این اجازه را می دهند که تفسیر خود را از متن داشته باشند.

گرچه شاهکارها دنیای داستانی مشخصی را روایت می کنند اما شخصیت ها، رویدادها و فضای داستانی آنها را می توان به دنیاهای بی پایانی ترجمه کرد. داستان هملت داستان شاهزاده ای دانمارکی است که در همان حال داستان هر مردی می تواند باشد با رابطه پیچیده او با پدر و مادرش و تردیدهایش درباره نسبت میان واقعیت و خیال. توانش ادبی بالای شاهکارها دلیل دیگری هم دارد. آن هم این است که تنها با یک رویکرد نقادانه ویژه تمام ارزش های اثر را تمام نمی کند. شاهکارها را می توان هم فلسفی خواند، هم جامعه شناختی، هم روانشناختی و هم به واسطه بسیاری رویکردهای دیگر. ما زمانی از خواندن اثری سیر نمی شویم که این اثر در هر بار خواندن دوباره حرفی برای گفتن داشته باشد. اثر ادبی متنی یکه است که آماده تکرار نیز هست. این پارادوکس ادبیات ماندگار و همه گیر است. ایتالو کالوینو در مقاله «چرا کلاسیک ها را می خوانیم»، می گوید یک کلاسیک هیچگاه آنچه می خواهد بگوید را تمام نمی کند. در یک کلام، شاهکار ادبی در عین اینکه ساختار روایتی منسجم و دقیقی دارد و دنیای داستانی خاصی را روایت می کند، اما گارد خود را باز نگاه می دارد و داستانی جهانی را برای نسل ها مخاطب بیان می کند.