این روزها گوشمان عادت کرده به شنیدن خبرهایی که حکایت می کند از فریب خوردن طرفین هنگام بستن عهد و پیمان برای تمامی عمرشان. امروزه فریب، یکی از مشکلات میان زوج های جوان است که به واسطه آن کانون خانوادگی در همان ابتدای راه از هم فرو می پاشد.

براساس آمار پرونده های مطرح شده در دادگاه خانواده، بیشتر این فریب از سوی آقایان بوده که دارای دلایلی متعدد و متفاوت بوده حال آن که عمده دلیل خانم ها پنهان کاری ازدواج قبلی است. کارشناسان امور خانواده، ضعف تجربه شناخت و رویارویی با جنس مخالف و به عبارتی ناهماهنگی میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی جوان را عواملی می دانند که می تواند باعث فریب افراد در زندگی زناشویی شود. برخوردار نبودن از ظرفیت ها و توانمندی های بالفعل برای تجزیه و تحلیل معادلات پیچیده محیطی و در مواردی جامعه پذیری ناهمگون، هیجانات و بحران های روحی، تمایلات تنوع جویانه، روحیات پرخاشگرانه، تهور و گستاخی و... استعداد فوق العاده ای را برای زیرپا نهادن قوانین و آلوده شدن به انواع انحرافات و کجروی ها در فرد ایجاد می کند.

دختر یا پسری که به دلیل تعلقات دینی، ایمان و تدین، التزام عملی به دستورات و تعالیم مذهبی را بالاترین نماد مطلوبیت و ارزشمندی می انگارد و سایر اوصاف را در سایه این اوصاف ارج می نهد، برای افراد واجد این شرایط حسابی ویژه باز می کند و آمادگی بیشتری برای نادیده گرفتن سایر نقایص از طرف مقابل دارد. در هر حال طرف مقابل در چنین شرایطی شانس زیادی برای عبور آسان از گردنه ها و خوان های معمول گزینش در ازدواج دارد. عشق و تعلق خاطر افراطی افراد در شرف ازدواج به یکدیگر از پیش زمینه هایی است که اعمال خردورزی های دقیق و کنجکاوی های هوشیارانه را تا شعاعی با مشکل مواجه می کند. رابطه عاشقانه و پیامدهای مسحورکننده آن، همه نقایص و کاستی های محتمل را ترمیم کرده و همه موانع را از میان می برد.

همچنین ناهمسویی میان ارزش ها و هنجارها، تمهیدات ساختاری، اعطای فرصت، رقابتی بودن بازار ازدواج، گزینش عقلانی و ضعف کنترل اجتماعی از دیگر عوامل موثر در فریب ازدواج است.

پس این زنگ خطری است برای دختران و پسران جوان که برای تشکیل خانواده دست به فریبکاری نزنند و همیشه با صداقت با هم برخورد کنند که نبود صداقت میان آنها تا مدتی می تواند زندگی شان را جهت دهد و بعد باعث فروپاشی آن می شود.